- زهزاد
- فرزند نسل
معنی زهزاد - جستجوی لغت در جدول جو
- زهزاد
- زن و فرزند، فرزند، نسل
- زهزاد ((زِ))
- زن و فرزند، نسل، فرزند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نیک نژاد، مینیاتوریست مشهور صفویان، نام اسب سیاوش، مرکب از به (بهتر، خوب) + زاد (زاده)، نام نقاش و مینیاتوریست معروف در اوخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه انوشیروان پادشاه ساسانی
نیک ذات، خوش فطرت
شهرزاده
خوش نژاد، اصیل، نیکوتبار
زاده مه، شاهزاده، مهتر زاده
پارسایان، زاهدان
زاهدها، کسانی که دنیا را برای آخرت ترک گویند و به عبادت بپردازند، پارساها، پرهیزکارها، جمع واژۀ زاهد