جدول جو
جدول جو

معنی زهرآشام - جستجوی لغت در جدول جو

زهرآشام(فَ هَِ تَ / تِ)
مسموم و آنکه زهر آشامیده باشد. (ناظم الاطباء). زهرآشامنده. که زهر نوشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرشام
تصویر زرشام
(دخترانه)
نام دختری از خاندان جمشید پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زهرچشم
تصویر زهرچشم
نگاه از روی خشم و غضب
فرهنگ فارسی عمید
(زَ چَ / چِ)
غضبی که از نگاه تند محسوس شود. (آنندراج). نگاهی که از روی خشم و غضب کنند. (فرهنگ فارسی معین).
- زهرچشم از کسی یا کسانی گرفتن، با عملی آنها را ترسانیدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- زهرچشم نشان دادن به کسی، مرعوب کردن او را. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(فَ دَ / دِ)
رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زهرچشم
تصویر زهرچشم
((زَ چَ یا چِ))
نگاهی که از روی خشم و غضب کنند
فرهنگ فارسی معین