جدول جو
جدول جو

معنی زندنی - جستجوی لغت در جدول جو

زندنی
(زَ دَ)
منسوب است به قریۀ بخل که زندنه اش خوانند و از قرای نسف میباشد. (سمعانی). نسبت است به زندنه، قریۀ کبیره ای به بخارا. میان آن و بخارا چهار فرسنگ است درشمال شهر بخارا و گاه در نسبت زندنیجی و هم زندنجی گویند و از آنجاست حمدان بن عازم زندنی بخاری محدث. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زندانی
تصویر زندانی
کسی که در زندان به سر می برد، محبوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنانی
تصویر زنانی
خودپسند: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
زندگانی یا زندگی نهانی حیات خفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زندقی
تصویر زندقی
زفت بسیار زفت (زفت بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
کسی که در محبس باشد آنکه در زندان و از آزادی محروم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لندنی
تصویر لندنی
منسوب به لندن: از مردم لندن، ساخته لندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
((زِ دَ یا دِ))
زنده بودن، زیست، حیات، مدت عمر، وضع مالی، مال و منال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
کسی که در محبس باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
محبوس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
Prisoner
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
Life
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
vie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
prisonnier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
prigioniero
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
जीवन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
कैदी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
leven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
gevangene
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
vida
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
prisionero
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
vita
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
життя
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
vida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
prisioneiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
生命的 , 生活
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
囚犯
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
życie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
więzień
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
ув'язнений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
Leben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
Gefangener
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زندگی
تصویر زندگی
жизнь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
заключённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زندانی
تصویر زندانی
narapidana
دیکشنری فارسی به اندونزیایی