- زناشویی
- انعقاد نکاح و مباشرت و محبت و آمیزش و وصال، همسر گرفتن و ازدواج
معنی زناشویی - جستجوی لغت در جدول جو
- زناشویی
- ازدواج، زناشوهری، زن و شوهری
- زناشویی ((زَ))
- ازدواج، برقراری رابطه زن و شوهری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنالوژی
مداحی ستایشگری، دعاگویی
زن و شوهری، زناشویی، زن و شوهر شدن، برای مثال این دو نوا کز پی رامشگری ست / خطبه ای از بهر زناشوهری ست (نظامی۱ - ۴۲)
مداحی، ستایشگری، دعاگویی
ستایشگری، مداحی
لوله خمیده
آنچه به شکل زانوی خمیده باشد، لولۀ خمیده، تنبوشۀ خمیده