جدول جو
جدول جو

معنی زمونی - جستجوی لغت در جدول جو

زمونی
(زَ)
خانه که در زمین سازند جهت سکونت در موسم زمستان. (آنندراج). غار و مرداب و زیرزمین. (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 41 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زبونی
تصویر زبونی
خواری، پستی، سستی و ناتوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
مربوط به زمین، ساکن کرۀ زمین، مقابل درختی، آنچه رو یا زیر زمین کشت می شود مثلاً سیب زمینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
منسوب به زمین ارضی مقابل آسمان سماوی، مخلوقات کره ارضی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمونی
تصویر کمونی
لاتینی گشته زیره از گیاهان زیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبونی
تصویر زبونی
بیچارگی عجز، مغلوبیت، خواری حقارت، زیر دستی فرو دستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبونی
تصویر زبونی
بیچارگی، عجز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
Earthy, Terrestrial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
Chronological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
terrestre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
aards, terrestrisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronologis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
पृथ्वी जैसा , पृथ्वी से संबंधित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
कालक्रम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
bumi, terestrial
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronologico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
terrenal, terrestre
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
terrestre
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
terreno, terrestre
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
按时间顺序的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
土质的 , 陆地的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
ziemski, lądowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
земний , наземний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
irdisch, terrestrisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
земной
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمینی
تصویر زمینی
ארצי , יבשתי
دیکشنری فارسی به عبری