جدول جو
جدول جو

معنی زمردگیا - جستجوی لغت در جدول جو

زمردگیا
پارسی تازی گشته (لاتینی معرب فرهنگ فارسی معین) زمرد (اوزومبرت) دو بال پارسی است شاهدانه از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
زمردگیا
شاه دانه، گیاهی یکساله با برگ هایی بلند و دانه هایی به اندازۀ فندق که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته می شود، گردی مخدر که از سرشاخ های این گیاه گرفته می شود و به صورت تدخین یا خوردن مصرف می شود
بنگ، فنگ، بنج، زمرّد گیاه، شاهدانج، شهدانج، کنودانه
تصویری از زمردگیا
تصویر زمردگیا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمرد گیاه
تصویر زمرد گیاه
شاه دانه، گیاهی یکساله با برگ هایی بلند و دانه هایی به اندازۀ فندق که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته می شود، گردی مخدر که از سرشاخ های این گیاه گرفته می شود و به صورت تدخین یا خوردن مصرف می شود
بنگ، فنگ، بنج، زمرّدگیا، شاهدانج، شهدانج، کنودانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمردین
تصویر زمردین
منسوب به زمرد زمردی ساخته از زمرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهرگیا
تصویر زهرگیا
گیاه زهردار، گیاه سمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمردین
تصویر زمردین
((زُ مُ رُّ))
منسوب به زمرد، زمردی، ساخته شده از زمرد
فرهنگ فارسی معین
پارسی تازی گشته زمردی دو بالی منسوب به زمرد زمردیت ساخته از زمرد: انگشتر زمردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمردی
تصویر زمردی
تهیه شده از زمرد، به رنگ زمرد، سبز رنگ، رنگ سبز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مردگی
تصویر مردگی
مرده بودن مقابل زندگی: رحمت ایزدی بر او باد در مردگی و زندگی
فرهنگ لغت هوشیار