جدول جو
جدول جو

معنی زمردی

زمردی
تهیه شده از زمرد، به رنگ زمرد، سبز رنگ، رنگ سبز
تصویری از زمردی
تصویر زمردی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زمردی

زمردی

زمردی
پارسی تازی گشته زمردی دو بالی منسوب به زمرد زمردیت ساخته از زمرد: انگشتر زمردی
فرهنگ لغت هوشیار

تمردی

تمردی
گردنکشی و سرکشی و خودسری. (ناظم الاطباء). رجوع به تمرد شود
لغت نامه دهخدا

زرمدی

زرمدی
در تداول عامه، کلمه ای است دال بر استهزاء و تمسخر. (از فرهنگ فارسی معین). ازادوات استهزاء و تمسخر. (کلمات عوامانۀ کتاب یکی بود یکی نبود جمال زاده).
- زرمدی قرمه سبزی، لفظی توهین آمیز است برای رد کردن کسی که به قهر می رود یا تهدید به رفتن می کند، نظیر: چس اومدی. اما قدری مؤدبانه تر. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده ص 181)
لغت نامه دهخدا

کمردی

کمردی
منسوب است به کمرد. (از انساب سمعانی). رجوع به کمرد شود
لغت نامه دهخدا

شمردی

شمردی
نام گیاهی یا درختی. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

نمردی

نمردی
دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس، در 26هزارگزی جنوب میناب واقع است و 400 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات و خرما، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا