- زمخره
- کشیدگی آواز بلندی آواز، بانگ زدن، دراز شدن گیاهان مونث زمخر نای، والا، جه (زن زناکار)، برنایی، انبوه
معنی زمخره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بانگ فریاد، آوای نی بانگ نای
مونث زمار نی زن، نی نای، جه (زنا کار زن) نوعی نای که نوازند
بزرگ منشی منی کردن
بانگ و فریاد، غرش، در موسیقی نی، نی لبک، زن بدکار
جماعت، دسته، جمعیت، گروه
نای، نایدیس درختان میان تهی، والاگاه، کاواک: استخوان
جماعت، فوج، گروه