جدول جو
جدول جو

معنی زمجره

زمجره
بانگ و فریاد، غرش، در موسیقی نی، نی لبک، زن بدکار
تصویری از زمجره
تصویر زمجره
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زمجره

زمخره

زمخره
کشیدگی آواز بلندی آواز، بانگ زدن، دراز شدن گیاهان مونث زمخر نای، والا، جه (زن زناکار)، برنایی، انبوه
فرهنگ لغت هوشیار

زماره

زماره
مونث زمار نی زن، نی نای، جه (زنا کار زن) نوعی نای که نوازند
زماره
فرهنگ لغت هوشیار

زنجره

زنجره
حشره ایست از راسته نیم بالان که سر بزرگ و چهار بال شفاف و نازک دارد و بر روی درختان به سر میبرد و از شیره آنها تغذیه مینماید. جنس نر این حیوان با اعضای مخصوص زیر شکم و کشیدن پاهایش بانها صدای سوت مخصوصی تولید میکند. ماده این حشرات درون پوست درخت تخم میگذارند سیر سیرک
فرهنگ لغت هوشیار

زنجره

زنجره
جیرجیرک، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زانِه، زَلِّه
زنجره
فرهنگ فارسی عمید

زنجره

زنجره
حشره ای است دارای بال نازک و شفاف، روی درختان زندگی می کند و آوازی بلند و طولانی دارد
زنجره
فرهنگ فارسی معین

زنجره

زنجره
حشره ای است شبیه ملخ و سبز رنگ که در غله زارها و هوای گرم بانگ کند، سوسک،، جزد، چزد
زنجره
فرهنگ فارسی معین