جدول جو
جدول جو

معنی زغزف - جستجوی لغت در جدول جو

زغزف(زَ زَ)
زغرف. (منتهی الارب) : بحر زغزف، دریای بسیارآب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ زَ)
باد تند پیوسته. زفزاف و زفزافه مثله، سبک از هر چیزی. شترمرغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به زفزاف و زفزافه شود
لغت نامه دهخدا
(زُ)
جمع واژۀ زغفه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به زغفه شود
لغت نامه دهخدا
(زَ زَ)
بحر زعزف، دریای بسیارآب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زُ زُ)
احساس ناملایم در زخم و جراحت و جای سوختگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ زَ)
مردم سبک و چست. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تهمت کرده در حسب و نسب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زَ رَ)
بحر زغرف، دریای بسیارآب. زغزف مثل آن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زعزف. (اقرب الموارد). و رجوع به زعرف، زغرب و زغزف شود
لغت نامه دهخدا
(زَ غَ)
ریزۀ هیزم، سرشاخهای درخت که نرم و سست باشد، سر گیاه رمث و عرفج. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زَ / زَ غَ)
جمع واژۀ زغفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به زغفه شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
ابر آب ریخته که پوشانندۀ آسمان است، بسیاری آب چاه، زره فراخ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، افزونی سخن به دروغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ مَرْرُ)
ریختن باران ابری که پوشانیده بود آسمان را. (ناظم الاطباء) ، نیزه زدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بسیار آب گردیدن چاه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، افزونی سخن به دروغ. (منتهی الارب) (آنندراج). افزون کردن به دروغ در حدیث و کلام. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال: زغف لنا فلان کثیراً و زغف کلاماً کثیراً، اذا کان کثیر الکلام. (اقرب الموارد). به همه معانی رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زغاف
تصویر زغاف
دروغپرداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغف
تصویر زغف
ریزه هیزم، سر شاخه
فرهنگ لغت هوشیار