- زعرور
- تند خوی، بد خلق
معنی زعرور - جستجوی لغت در جدول جو
- زعرور
- گیاهی خودرو و کوهی با برگ های بریده و میوۀ کوچک سرخ رنگ که در گذشته مصرف دارویی داشته، علف شیران، علف خرس، کیل سرخ، نمتک، کوهج، ازدف
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تبا شیر تازی آن طبا شیراست سپیده دمان را بدان مانند کنند
چامه سرای سست، خیار ترشی خیار ریز، بادرنگ ریزه
گوجه وحشی، زالزالک
جمع زر، دگمه ها گویک های گریبان
زالزالک. توضیح این نام بهمه گونه های زالزالک مانند ولیک و ترشه و لیک نیز اطلاق شود