- زشترویی (زِ)
زشت روئی. بدشکلی و بدرویی. (ناظم الاطباء). قباحت منظر. بدگلی. مقابل خوشگلی و وجاهت. (فرهنگ فارسی معین) :
تو گویی تا قیامت زشت رویی
بر او ختم است و بر یوسف نکویی.
سعدی (گلستان).
رجوع به مادۀ قبل، زشت و دیگر ترکیبهای آن شود
تو گویی تا قیامت زشت رویی
بر او ختم است و بر یوسف نکویی.
سعدی (گلستان).
رجوع به مادۀ قبل، زشت و دیگر ترکیبهای آن شود
