جدول جو
جدول جو

معنی زرپری - جستجوی لغت در جدول جو

زرپری
(دخترانه)
آنکه چون زر و پری درخشنده و زیباست
تصویری از زرپری
تصویر زرپری
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شغل و عمل زرگر صیاغت. یا جنگ زرگری جنگ ظاهری نزاع صوری (برای فریفتن دیگران)، یا زبان زرگری زبانی است غیر معمول که دو کس با هم قرار دارند تا چون با یکدیگر سخن گویند دیگران نفهمند درین زبان عادت برین است که حرفی مخصوص را در همه کلمات تبدیل به حرفی دیگر (مخصوصا) ز کنند
فرهنگ لغت هوشیار
جامه عبا نان و جز آن که سخت باریک و نازک و تنک باشد: نان پرپری عبای پرپری، (کبوتر بازی) کبوتر ماده ای که پرودمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را ببام خانه خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زریری
تصویر زریری
به رنگ زریر، زرد رنگ، برای مثال کمانی گشته قد من ز سروی / زریری گشته چهر ارغوانی (مسعودسعد - ۵۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرپری
تصویر پرپری
هر چیز پوسته مانند و نازک مثلاً نان پرپری، عبای پرپری، کبوتری که پرهایش را قیچی می زنند و آن را روی بام رها می کنند تا کبوترهای دیگر به هوای او بنشینند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرپری
تصویر پرپری
((پِ پِ))
هر چیز نازک و پوسته مانند، کبوتر ماده ای که پر و دمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را به بام خانه خوانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زرگری
تصویر زرگری
شغل و عمل زرگر
فرهنگ فارسی عمید