- زرنباد
- پارسی تازی گشته زرنباد زرمباد زرنبات از گیاهان گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
معنی زرنباد - جستجوی لغت در جدول جو
- زرنباد
- گیاهی با برگ های بزرگ و دراز، گل های زرد رنگ و ساقه ای راست و بلندکه مصرف دارویی دارد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
کراویا، گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، زیره رومی، کرویا، کراویه
گیاهی است دو ساله از تیره چتریان بارتفاع 30 تا 60 سانتیمتر که در نواحی گرم اروپا و آسیای مرکزی و افریقا و جنوب ایران می روید. ریشه اش راست و دوکی شکل و گوشت دار و ساقه اش بی کرک و شفاف است. برگهایش برنگ سبز روشن و در قسمت فوقانی ساقه دارای دمبرگ کوتاهی است که انتهای آن بصورت غلافی ساقه را فرا می گیرد. گل آذین آن چتر مرکب و گلهایش کوچک و سفید رنگ است. میوه اش بیضی شکل و بطول 5 میلیمتر و بقطر یک میلیمتر و برنگ قهوه یی تیره یا مایل بزرد و شفاف است. بوی آن معطر و پسندیده و طعمش گزنده است. میوه این گیاه شامل تانن (8 درصد) و یک روغن ثابت سبز رنگ و موم و موسیلاژ و اسانسی است که از تقطیر با بخار آب حاصل می شود. میوه آن بادشکن و مدر و قوی و زیاد کننده شیر و نیز قاعده آور است و گاهی میوه آن را جهت معطر کردن نان روی آن میزنند کراویا کرویا کراوی کراویه ازحمیون فادرونی کمون رومی تقرد تقده کرویه قاروا شاه زیره تقر قرنفار زیره رومی قرامن کیمونی کمون فرنگی کمون ارمنی کراویه صحرایی زیره سیاه. توضیح گیاهی است بنام زیره کرمانی یا زیره سیاه در تداول عامه مشهور است و بنام کمون کرمانی نیز خوانده می شود در کتب مختلف بنام قرنباد ذکر شده است
چیزی که پر از باد است دمیده متورم نفخ کرده توپ پر باد، متکبر مغرور پر ادعا: کله پرباد، پر از خودستایی
پارسی تازی گشته زرنبوک در تازی (غار) از درختان
منفش شده با زر
سوار کردن مجرم بر خر و در اطراف شهر گردانیدن او را، جمعیت اجتماع ازدحام، فتنه آشوب
در حال غرنبیدن، غرنبنده
دیفتری، بیماری واگیرداری که باعث ایجاد عشایی کاذب در حلق و حنجره می شود، از عوارض آن گلودرد، تب، سرفه، گرفتگی صدا و در صورت وخامت، ناراحتی های قلبی، کلیوی و فلج دست و پا را موجب می شود، خناق، بادزهره
کسی که با زر در روی چیزی نقش و نگار می کند، چیزی که با آب زر نگاشته یا نقاشی شده
مجرمی که برای عبرت دیگران سوار خر کرده و در شهر می گرداندند، برای مثال یکی مؤاجر بی شرم و ناخوشی که تو را / هزار بار خرنبار بیش کرده عسس (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۶)
غرنبنده، در حال غرنبیدن
خنفساء: اندر مثل است که قرنبا در دیده مادر است حسنا (ایرح میرزا)
آن باد که بر مثال آسیایی گردد، تنوره بزرگ گرد و خاک که در اثر وزش باد میچرخد
مجرمی را سوار خر کردن و در اطراف شهرگردانیدن، جمعیت، ازدحام مردم
تصادم دو جریان با یکدیگر که گرد هم می چرخد و تنورۀ بزرگی از گرد و خاک که دارای حرکت دورانی است تشکیل می دهد و وسعت میدان آن تا حدود صد مایل دیده شده است، دیوباد، سنگ دوله
ویژگی چیزی که بر آن ریزه ها یا تارهای زر نشانده باشند، مذهّب، برای مثال شمشیر زرنشان تو چون تیغ آفتاب / اسباب قتل نیست اساس تجمل است (زکی ندیم - لغتنامه - زرنشان) ، طلایی، کسی که پیشه اش تذهیب و طلاکاری است، تذهیب کار، زرنشانگر
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه، از شخصیتهای شاهنامه
نیست ونابود، بی فایده شدن
گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
شاهی از گیاهان
مگس گوشتخوار، انجیره از درختان
پارچه ای که در آن رشته های طلا بکار برده باشند زرتار زردوزی
پارسی تازی گشته آب رز رز
ورم کرده، متورم
نوعی ترانه و آواز عاشقانه که هنگام شب در بیرون خانه محبوبی جهت اظهار عشق و علاقه قلبی خوانده شود