جدول جو
جدول جو

معنی زرنا - جستجوی لغت در جدول جو

زرنا
بوق
تصویری از زرنا
تصویر زرنا
فرهنگ لغت هوشیار
زرنا
زرنا سرنا از آلات موسیقی مراسمی منطقه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برنا
تصویر برنا
(پسرانه)
جوان، جوان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنا
تصویر پرنا
(دخترانه)
پرنیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
(پسرانه)
برنا جوان، برنا، خوب و نیک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زینا
تصویر زینا
(دخترانه)
مخفف زیناوند، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرتا
تصویر زرتا
(دخترانه)
همتای زر، درخشان و زیبا چون طلا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرکا
تصویر زرکا
(دخترانه)
گیلکی نوعی پرنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زانا
تصویر زانا
(پسرانه)
دانشمند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درنا
تصویر درنا
(دخترانه)
پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند، نام یکی از صورتهای فلکی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرنا
تصویر آرنا
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی نقده، آریایی نژاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرناز
تصویر زرناز
(دخترانه)
مرکب از زر (طلا) + ناز (کرمه)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرنج
تصویر زرنج
زنج، مادۀ چسبناکی که از تنه و شاخۀ بعضی درختان میوه دار می تراود و سفت می شود، انگم، صمغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرنا
تصویر کرنا
شیپور بزرگ، نای جنگی، خرنای، کرنای، کارنای، نای رویین، نای ترکی، برای مثال زود آ که شود رزمگهت همچو قیامت / کوس تو و کرنای تو چون دم زدن صور (امیرمعزی - ۳۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنا
تصویر برنا
جوان، آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، برنا، کم تجربه، مساعد و موافق مثلاً بخت جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درنا
تصویر درنا
پرنده ای آبچر، وحشی و حلال گوشت با پاهای بلند، گردن دراز و دم کوتاه که هنگام پرواز در آسمان دسته دسته به شکل مثلث حرکت می کنند، کلنگ، باتر، در علم نجوم از صورت های فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنب
تصویر زرنب
گیاهی با برگ های درشت مایل به زرد، گل های زرد و ساقه هایش مجوف که در گذشته مصرف دارویی داشته، سرو ترکستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرقا
تصویر زرقا
نابینا، آنکه چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنگ
تصویر زرنگ
گلۀ اسب، گروه اسبان، کراع، فسیله، نسیله
درختی کوهی با چوبی سخت و محکم که از آن تیر و نیزه و مانند آن می ساختند، گز، برای مثال چنان بگریم اگر دوست بار من ندهد / که خاره خون شود اندر شخ و زرنگ زگال (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنگ
تصویر زرنگ
زیرک، باهوش، چست و چالاک
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
دهی از دهستان سیلاخور است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 1529 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غرنا
تصویر غرنا
خروپف خرناسه
فرهنگ لغت هوشیار
جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است. یا زرنیخ زرد: عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی (نوره) از آن استفاده میکنند. یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد
فرهنگ لغت هوشیار
سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکنا
تصویر زکنا
جمع زکین، زیرکان تیرهوشان
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته زرنب سرخدار سرو ترکستانی سرخدار سرو ترکستانی رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرنت
تصویر زرنت
پیر و فرتوت و شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرنج
تصویر زرنج
پارسی تازی گشته زرنگ نام شهری درسیستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرنگ
تصویر زرنگ
چالاک، زیرک، باهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درنا
تصویر درنا
ترکی کلنگ کرکی از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنا
تصویر برنا
مرد جوان، بر عکس پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارنا
تصویر ارنا
نام درختی در جنگلهای ایران
فرهنگ لغت هوشیار
مونث اقرن: بنگرید به اقرن و دژ شهر، مارشاخدار، نادرست نویسی کرنا خرنا پارسی است
فرهنگ لغت هوشیار
گاو یا گوساله ی زردرنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
گذشتن، عبور کند، تحت عمل قرار گرفتن
دیکشنری اردو به فارسی