جدول جو
جدول جو

معنی زرق - جستجوی لغت در جدول جو

زرق
ریا و مکر و دروغ و نفاق
تصویری از زرق
تصویر زرق
فرهنگ لغت هوشیار
زرق
تزویر، دورنگی، ریاکاری
زرق و برق: کنایه از زر و زیور، جلوه و زیبایی ظاهری
تصویری از زرق
تصویر زرق
فرهنگ فارسی عمید
زرق
نابینا شدن، کبود شدن، کبودرنگ شدن، کبودی، نیرنگ، تزویر
تصویری از زرق
تصویر زرق
فرهنگ فارسی عمید
زرق
((زَ))
تزریق، کبودی، دورویی، نفاق
تصویری از زرق
تصویر زرق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرقه
تصویر زرقه
کبود رنگی، گربه چشمی، رنگ کبود مهره مهر مهره افسون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقم
تصویر زرقم
کبود چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقا
تصویر زرقا
نابینا، آنکه چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرقه
تصویر زرقه
رنگی مانند رنگ آسمان، کبودی، رنگ آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
کبود نیلی، کبودچشم زاغ چشم سبز چشم، نابینا کور، از ویژه نام ها، بازشکاری، دشمن آشکار کبود نیلگون، کبود چشم زاغ چشم سبز چشم کسی که سیاهی چشم او مایل به کبودی یا سبزی یا زردی باشد، نابینا کور اعمی، آسمان سپهر، دنیا، خط چهارم از هفت خط جام جم و جام باده. یا جامه ازرق. جامه صوفیان که برنگ کبود بود. یا چرخ ازرق. آسمان سپهر یا خرقه ازرق. جامه صوفیان یا گل ازرق. گل کبود نیلوفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازرق
تصویر ازرق
کبود، نیلگون، آبی، خط هفتم جام شراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وزرق
تصویر وزرق
پارسی تازی گشته باز جره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازرق
تصویر ازرق
((اَ رَ))
کبود، نیلگون، کبود چشم، نابینا، خط چهارم از هفت خط جام جم
فرهنگ فارسی معین
پارسی سریانی گشته و به تازی رفته زرگون سرنجی به رنگ سرنج رنگی است که نقاشان و جدول کشان بکار برند سرنج سلیقون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقوری
تصویر زرقوری
لاتینی تازی گشته پا کلاغی از گیاهان پای کلاغ پا کلاغی رجل الغراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقطه
تصویر زرقطه
کلیزک (زنبور کوچک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقان
تصویر زرقان
پارسی تازی گشته زرکان روستایی در شش فرسنگی شیراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرقاء
تصویر زرقاء
مونث ازرق کبود، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرق و برق
تصویر زرق و برق
آب و تاب دنگ و فنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرق فروش
تصویر زرق فروش
دو رو دو رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرق و برق
تصویر زرق و برق
کنایه از زر و زیور، جلوه و زیبایی ظاهری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرق و برق  دار
تصویر زرق و برق دار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زرق و برق
تصویر زرق و برق
Fancy, Flashiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
изысканный , показушность
دیکشنری فارسی به روسی
елегантний , показушність
دیکشنری فارسی به اوکراینی