جدول جو
جدول جو

معنی زبرتر - جستجوی لغت در جدول جو

زبرتر
(زَ بَ تَ)
مرکّب از: اسم + پساوند تفضیل، ، بالاتر. برتر. عالیتر. بلندتر. والاتر:
آفتاب ار زبرتر است چه شد
کار گوهر نه مستقر دارد.
انوری
لغت نامه دهخدا
زبرتر
بالاتر، برتر، عالیتر، بلندتر، والاتر
تصویری از زبرتر
تصویر زبرتر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برتر
تصویر برتر
بالاتر، بلندتر
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
خوارتر. زبون تر. دلخراش تر. رجوع به زار شود
لغت نامه دهخدا
(بَ تَ)
اعلی. (ترجمان القرآن). ارفع. عالی تر. (ناظم الاطباء). بلندتر و اعلی. (آنندراج). افضل. اجل. مقابل فروتر. بالاتر. (ناظم الاطباء). والاتر در مقام و منزلت و در مکان و محل. مقابل پست تر:
بفرمان او گردد این آسمان
که او برتر است از زمان و مکان.
فردوسی.
ز نام و نشان وگمان برتر است
نگارندۀ برشده گوهر است.
فردوسی.
بگوی آنچه دانی و بفزای نیز
ز گفت خردمند برتر چه چیز.
فردوسی.
برتر ز خویها خرد است و هنر
مردم بی این دو چیز نیاید بکار.
فرخی.
ای آنکه مرا درگه تو خوشتر جائی است
وی آنکه مرا خدمت تو برتر کاری است.
فرخی.
غبی تر کس آن کش غنی تر کنی تو
فروتر کس آن کش تو برتر نشانی.
منوچهری.
و شک نیست که خداوند بیندیشیده باشد و پرداخته که رای عالی برتر است. (تاریخ بیهقی). رای عالی برتر در آنچه فرماید. (تاریخ بیهقی). التماس اینست و رای عالی برتر. (تاریخ بیهقی).
سپهبد فروماند خیره بجای
همی گفت ای پاک و برتر خدای.
اسدی (گرشاسب نامه).
و برتران از فروتران پیدا شوند. (منتخب قابوسنامه).
چند رفتند ازین قصور بلند
در هنر برتر از تو سوی قبور.
ناصرخسرو.
زیردست لشکری دشمن شناس
کان بجاه و منزلت زین برتر است.
ناصرخسرو.
ای پیر چو این هست پس چه گوئی
زین بهتر و برتر دگر چرا نیست.
ناصرخسرو.
شش پنج زنند برتران نقش
یک نقش رسد فروتران را.
خاقانی.
اگر در زیر هر سنگی چو خاقانی سری بینی
ازین برتر سخن باری نپندارم که کس دارد.
خاقانی.
من کیم باری که گوئی ز آفرینش برترم
کافرم گر هست تاج آفرینش بر سرم.
خاقانی.
کار تو زانجا که خبر داشتی
برتر از آن شد که بپنداشتی.
نظامی.
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هرچه گفته ایم و شنیدیم و خوانده ایم.
سعدی.
دعوی مکن که برترم از دیگران بعلم
چون کبرکردی از همه دونان فروتری.
سعدی.
کدام پایۀ تعظیم نصب شاید کرد
که در مسالک فکرت نه برتر از آنی.
حافظ.
- برترخدای، خدای علی اعلی:
جهاندار شد پیش برترخدای
همی خواست تا باشدش رهنمای.
فردوسی.
چنین پنج هفته خروشان بپای
همی بود در پیش برترخدای.
فردوسی.
همی گفت کای پاک برترخدای
بگیتی تو باشی مرا رهنمای.
فردوسی.
لغت نامه دهخدا
تصویری از برتر
تصویر برتر
بالاتر بلندتر (ماده و معنی) اعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برتر
تصویر برتر
((بَ تَ))
بالاتر، بلندتر
فرهنگ فارسی معین
اعلی، افضل، اولی، عالی، فایق، بالاتر، مرجح، والا
متضاد: ادنی، بلندتر، رفیع تر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برتر
تصویر برتر
أرقى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برتر
تصویر برتر
Elite, Outstanding, Preeminent, Premium, Superior
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برتر
تصویر برتر
élite, exceptionnel, prééminent, premium, supérieur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برتر
تصویر برتر
אליטה , יוצא דופן , בולט , פרימיום , מעולה , עֶלִיוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
برتر
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از برتر
تصویر برتر
اشرافیہ , نمایاں , ممتاز , پریمیم , برتر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برتر
تصویر برتر
অভিজাত , অসামান্য , উৎকৃষ্ট , প্রিমিয়াম , শ্রেষ্ঠ , উচ্চতর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برتر
تصویر برتر
bora, mashuhuri, premium
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برتر
تصویر برتر
elit, olağanüstü, seçkin, premium, üstün
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برتر
تصویر برتر
엘리트 , 뛰어난 , 탁월한 , 프리미엄 , 우수한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برتر
تصویر برتر
エリート , 優れた , 卓越した , プレミアム
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برتر
تصویر برتر
Elite, herausragend, Premium, überlegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برتر
تصویر برتر
еліта , видатний , преміум , кращий , вищий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برتر
تصویر برتر
elit, luar biasa, terkemuka, premium, superior, unggul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برتر
تصویر برتر
ชนชั้นสูง , เด่น , โดดเด่น , พรีเมียม , ยอดเยี่ยม , เหนือกว่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برتر
تصویر برتر
elite, uitmuntend, eminent, premium, superior, superieur
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برتر
تصویر برتر
элита , выдающийся , премиум , превосходный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برتر
تصویر برتر
élite, sobresaliente, preeminente, premium, superior
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برتر
تصویر برتر
élite, eccezionale, preminente, premium, superiore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برتر
تصویر برتر
elite, excepcional, preeminente, premium, superior
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برتر
تصویر برتر
精英的 , 杰出的 , 卓越的 , 优质的 , 优越的 , 优越
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برتر
تصویر برتر
elita, wybitny, premium, lepszy, wyższy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برتر
تصویر برتر
अभिजात , उत्कृष्ट , प्रमुख , प्रीमियम , श्रेष्ठ
دیکشنری فارسی به هندی