درخت کوچکی از تیرۀ گل سرخی با گل های سفید و شاخه های خاردار، میوۀ این درخت که شبیه ازگیل اما کوچک تر و زرد رنگ و دارای هستۀ سخت است و در اوایل پاییز می رسد، کوهج، کویج، کویژ
درخت کوچکی از تیرۀ گل سرخی با گل های سفید و شاخه های خاردار، میوۀ این درخت که شبیه ازگیل اما کوچک تر و زرد رنگ و دارای هستۀ سخت است و در اوایل پاییز می رسد، کوهَج، کُویج، کِویژ
گیاهی است از تیره گل سرخیان جزو دسته گل سرخهای اصلی (در بعض کتاب آنرا جزو دسته سیبیها آورده اند) که بیشتر به صورت درختچه است و دارای شاخه های خاردار و گلهای سفید معطر و میوه های زرد یا نارنجی است. میوه آن خوراکی است و در اغلب نواحی معتدل میروید کیالک کویچ عوسج. یا زالزالک گل گونه ای از زالزالک که دارای میوه های قرمز رنگ است سرخ ولیک. یا زالزالک وحشی به گونه های مختلف جنگلی و خودروی زالزالک گفته میشود بیشتر در شمال ایران گونه های وحشی زالزالک را) ولیک (نامند
گیاهی است از تیره گل سرخیان جزو دسته گل سرخهای اصلی (در بعض کتاب آنرا جزو دسته سیبیها آورده اند) که بیشتر به صورت درختچه است و دارای شاخه های خاردار و گلهای سفید معطر و میوه های زرد یا نارنجی است. میوه آن خوراکی است و در اغلب نواحی معتدل میروید کیالک کویچ عوسج. یا زالزالک گل گونه ای از زالزالک که دارای میوه های قرمز رنگ است سرخ ولیک. یا زالزالک وحشی به گونه های مختلف جنگلی و خودروی زالزالک گفته میشود بیشتر در شمال ایران گونه های وحشی زالزالک را) ولیک (نامند
لقب یعقوب راهب سریانی رئیس طائفۀ یعاقبه (یعقوبیان) است، وی در 541 نزد اوطینخیین تربیت یافت و طرفداران ایشان را که نزدیک به انقراض بودند تقویت کرد وی در بلاد ارمنیه و بین النهرین و بلاد مجاور آن با لباس ژنده گردش میکرد و مردم را پند و اندرز میداد و به پیروی از مذهب خویش دعوت میکرد و او طیخی ها را بنام اویعاقبه خوانده است، زانزال در 578 درگذشت، (ازدائره المعارف بستانی)، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لقب یعقوب راهب سریانی رئیس طائفۀ یعاقبه (یعقوبیان) است، وی در 541 نزد اوطینخیین تربیت یافت و طرفداران ایشان را که نزدیک به انقراض بودند تقویت کرد وی در بلاد ارمنیه و بین النهرین و بلاد مجاور آن با لباس ژنده گردش میکرد و مردم را پند و اندرز میداد و به پیروی از مذهب خویش دعوت میکرد و او طیخی ها را بنام اویعاقبه خوانده است، زانزال در 578 درگذشت، (ازدائره المعارف بستانی)، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
جنبش. اسم است تزلزل را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جنبش سخت. حرکت شدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). اسم است از ’زلزل الارض’. (از اقرب الموارد) : اذا زلزلت الارض زلزالها. (قرآن 1/99). تو دامغ روم و از حسامت زلزال به دامغان ببینم. خاقانی. - زلزال افکندن، لرزه افکندن. لرزاندن. سخت جنباندن. حرکت شدید دادن: حسام او به جهان اندر افکند فریاد نهیب او به زمین اندر افکند زلزال. فرخی. بگاه حمله به چرخ اندر افکند آشوب بوقت پویه به خاک اندر افکند زلزال. امیرمعزی (از آنندراج). گرز او در قلعۀ البرز زلزال افکند چتر او در قبۀ افلاک نقصان آورد. خاقانی. - زلزال فنا، لرزۀ نیستی: زلزال فنا گر بدرد سقف جهان را تو سد همه رخنۀ زلزال فنائی. خاقانی
جنبش. اسم است تزلزل را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جنبش سخت. حرکت شدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). اسم است از ’زلزل الارض’. (از اقرب الموارد) : اذا زلزلت الارض زلزالها. (قرآن 1/99). تو دامغ روم و از حسامت زلزال به دامغان ببینم. خاقانی. - زلزال افکندن، لرزه افکندن. لرزاندن. سخت جنباندن. حرکت شدید دادن: حسام او به جهان اندر افکند فریاد نهیب او به زمین اندر افکند زلزال. فرخی. بگاه حمله به چرخ اندر افکند آشوب بوقت پویه به خاک اندر افکند زلزال. امیرمعزی (از آنندراج). گرز او در قلعۀ البرز زلزال افکند چتر او در قبۀ افلاک نقصان آورد. خاقانی. - زلزال فنا، لرزۀ نیستی: زلزال فنا گر بدرد سقف جهان را تو سد همه رخنۀ زلزال فنائی. خاقانی
گونه ای از ولیک است. این درخت اصل زالزالک اهلی باشد و در جنگلهای خزر و ارتفاعات متوسط آستارا و طوالش و مازندران و گرگان دیده شده است. و رجوع به درختان جنگلی ایران ثابتی شود
گونه ای از ولیک است. این درخت اصل زالزالک اهلی باشد و در جنگلهای خزر و ارتفاعات متوسط آستارا و طوالش و مازندران و گرگان دیده شده است. و رجوع به درختان جنگلی ایران ثابتی شود