جدول جو
جدول جو

معنی زائف - جستجوی لغت در جدول جو

زائف
شیربیشه، همرس ناسره (همرس درم) زوزن نبهره
تصویری از زائف
تصویر زائف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رائف
تصویر رائف
در فارسی رئوف مهربان، می، مهربان دلنازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائو
تصویر زائو
زنی که تازه زاییده زاج زاچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائل
تصویر زائل
بر طرف شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائق
تصویر زائق
رنگ کار رنگرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائر
تصویر زائر
زن زیارت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائد
تصویر زائد
زیاد شوند، اضافه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاخف
تصویر زاخف
خود نما خود ستا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاجف
تصویر زاجف
خزنده و رونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائف
تصویر سائف
شمشیردار شمشیر زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حائف
تصویر حائف
ستمگر، جائر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خائف
تصویر خائف
ترسان، ترسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائو
تصویر زائو
زنی که تازه زاییده، زاج، زاچ، زجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خائف
تصویر خائف
ترسان، ترسناک، بیمناک، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زائد
تصویر زائد
ویژگی آنچه ضرورت ندارد، غیرضروری، فزون، فراوان، اضافه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طائف
تصویر طائف
پیرا گرد، پندار شبانه طواف کننده، شبگرد عسس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عائف
تصویر عائف
مرغواگوی آن که از رفتار پرندگان پیش بینی کند
فرهنگ لغت هوشیار
چهره شناس، پی شناس پی پر قیافه شناس، پی شناس پی بر، جمع قافه قایفین (قائفین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائو
تصویر زائو
زن تازه زایمان کرده، زاهو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زائر
تصویر زائر
کسی که به زیارت مکان های مقدس می رود، زیارت کننده، دیدار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاف
تصویر زاف
شتاباندن
فرهنگ لغت هوشیار