فصیح، بلیغ در آیین هندوئیسم، خدای مخرب و مظهر انهدام که معمولاً او را به صورت مردی عبوس نمایش می دهند، آیین پرستش شیوا که یکی از سه صورت مهم آیین کنونی هندوئیسم را تشکیل می دهد
فصیح، بلیغ در آیین هندوئیسم، خدای مخرب و مظهر انهدام که معمولاً او را به صورت مردی عبوس نمایش می دهند، آیین پرستش شیوا که یکی از سه صورت مهم آیین کنونی هندوئیسم را تشکیل می دهد
نام رستنی. ریباس. (ناظم الاطباء). ریواج. ریباج. ریویج. ریباس. ریوا. ریونج. ریواص. ریویز. (یادداشت مؤلف). به معنی ریواج است که رستنی مشهور باشد. (برهان) (از آنندراج). گیاهی از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونۀ خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دم برگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفادۀ خوراکی قرار می گیرد. ریباس. اشغرغ. اشطیاله. (فرهنگ فارسی معین) : قلیۀ باقلی و قلیۀ سیب و ریواس گزری باشد پر کوفتها گرد و صغار. بسحاق. - شربت ریواس، شربتی که با عصارۀ ریواس تهیه کنند. (فرهنگ فارسی معین). ، ریا. نفاق. فریب. (ناظم الاطباء) (از برهان). مکر و حیله. (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) : ای فلک شرم تا کی این نیرنگ ای جهان توبه تا کی این ریواس. مسعودسعد (از آنندراج). می نداری خبر تو ای نسپاس که به صد بند و حیلت و ریواس. سنایی. چه خواهم کرد زرق و هزل و ریواس نخواهم نیز غافل بود و فرناس. سنایی. می و معشوقه را بگزین به عالم جز این دیگر همه زرق است و ریواس. سنایی. به ریواس ار توان لعبت روان کرد روان نتوان بدو دادن به ریواس. سنایی. چرا گوید سنایی از خطیری نخواهم خورد هزل و زرق و ریواس. سوزنی. ، افسون. (ناظم الاطباء) (از برهان). - ریواس دردادن، فریب دادن. گول زدن: گناه کردن هر خس بدان همی نرسد که عذر خواهد و خواهد که دردهد ریواس. سیدحسن غزنوی
نام رستنی. ریباس. (ناظم الاطباء). ریواج. ریباج. ریویج. ریباس. ریوا. ریونج. ریواص. ریویز. (یادداشت مؤلف). به معنی ریواج است که رستنی مشهور باشد. (برهان) (از آنندراج). گیاهی از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونۀ خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دم برگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفادۀ خوراکی قرار می گیرد. ریباس. اشغرغ. اشطیاله. (فرهنگ فارسی معین) : قلیۀ باقلی و قلیۀ سیب و ریواس گزری باشد پر کوفتها گرد و صغار. بسحاق. - شربت ریواس، شربتی که با عصارۀ ریواس تهیه کنند. (فرهنگ فارسی معین). ، ریا. نفاق. فریب. (ناظم الاطباء) (از برهان). مکر و حیله. (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) : ای فلک شرم تا کی این نیرنگ ای جهان توبه تا کی این ریواس. مسعودسعد (از آنندراج). می نداری خبر تو ای نسپاس که به صد بند و حیلت و ریواس. سنایی. چه خواهم کرد زرق و هزل و ریواس نخواهم نیز غافل بود و فرناس. سنایی. می و معشوقه را بگزین به عالم جز این دیگر همه زرق است و ریواس. سنایی. به ریواس ار توان لعبت روان کرد روان نتوان بدو دادن به ریواس. سنایی. چرا گوید سنایی از خطیری نخواهم خورد هزل و زرق و ریواس. سوزنی. ، افسون. (ناظم الاطباء) (از برهان). - ریواس دردادن، فریب دادن. گول زدن: گناه کردن هر خس بدان همی نرسد که عذر خواهد و خواهد که دردهد ریواس. سیدحسن غزنوی
رستنی که ریواس نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری) (از آنندراج). ریباس. ریواس. ریواص. (یادداشت مؤلف) : ز کوه آرمت کبک کوهساری زپشته برق و ریواج بهاری. (ویس و رامین). غذا سمانی و عدسی و ریواج و... موافق تر باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). زر بستانی از ارکی برداری ما را گل و باقلی و ریواج آری. انوری
رستنی که ریواس نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری) (از آنندراج). ریباس. ریواس. ریواص. (یادداشت مؤلف) : ز کوه آرمت کبک کوهساری زپشته برق و ریواج بهاری. (ویس و رامین). غذا سمانی و عدسی و ریواج و... موافق تر باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). زر بستانی از ارکی برداری ما را گل و باقلی و ریواج آری. انوری
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
ریواس درخواب غم و اندوه است. اگر بیند که ریواس داشت و میخورد، دلیل که به قدر آن که خورده او را غم و اندوه رسد. اگر بیند که ریواس بفروخت یا به کسی داد، دلیل است از غم و اندوه رسته گردد. جابرمغربی گوید: اگر بیند ریواس میخورد و به طعم شیرین است، دلیل که وی را منفعت رسداز قبل دوست یا از قبل خویش و چون بیند ریواس ترش است، دلیل است پشیمانی خورد در کارها. محمد بن سیرین
ریواس درخواب غم و اندوه است. اگر بیند که ریواس داشت و میخورد، دلیل که به قدر آن که خورده او را غم و اندوه رسد. اگر بیند که ریواس بفروخت یا به کسی داد، دلیل است از غم و اندوه رسته گردد. جابرمغربی گوید: اگر بیند ریواس میخورد و به طعم شیرین است، دلیل که وی را منفعت رسداز قبل دوست یا از قبل خویش و چون بیند ریواس ترش است، دلیل است پشیمانی خورد در کارها. محمد بن سیرین