معنی تیوا
- تیوا
- تهور، بی پروایی، بی باکی
واژههای مرتبط با تیوا
تیوا
- تیوا
- عشقبازی و ناز و کرشمه. (ناظم الاطباء)
تینا
- تینا
- سفال، گِل، هم ریشه با طین عربی است
تیما
- تیما
- دشت، بیابان
تیسا
- تیسا
- در گویش مازندران خالص
شیوا
- شیوا
- شیرین بیان، خوش زبان، ایزد بزرگ هندیان باستان، فصیح، بلیغ
زیوا
- زیوا
- زیبا
تقوا
- تقوا
- پرهیز
هیوا
- هیوا
- میوه به، امید (نگارش کردی: هیوا)
تیپا
- تیپا
- ضرب و زخم با نوک پای، اردنگ، ضربه ای که با نوک پنجه زنند
