جدول جو
جدول جو

معنی ریمناکی - جستجوی لغت در جدول جو

ریمناکی
چرکینی، پلیدی، ناپاکی، لوث، آلایش، کثافت، آلودگی، (ناظم الاطباء)، دنس، چرکنی، شوخگنی، (زمخشری)، طمث طبع، دنس، (منتهی الارب)، فراهم آمدگی چرک در زخم و جراحت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریمناک
تصویر ریمناک
چرکناک، چرکین، چرک آلود
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خِ)
عصبانیت. غضبناکی. خشمگینی. خشمینی:
فرستاده چو دیدآن خشمناکی
برجعت پای خود را کرد خاکی.
نظامی.
روزی بطریق خشمناکی
شه دید در آن جوان خاکی.
نظامی.
شد از خشمناکی چو غرنده شیر
که آرد گوزن گران را بزیر.
نظامی.
یکی بیخود از خشمناکی چو مست
یکی بر زمین میزدی هر دو دست.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(دُ ژَ / دِ ژَ)
حالت و چگونگی دژمناک. غمگینی. افسردگی، رنجوری، خشمناکی. و رجوع به دژمناک شود
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ)
حالت و چگونگی عیبناک. معیوبی و بدی. ملامت و مغلوطی، رسوایی و بدنامی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شرمندگی. شرمساری. خجلی. (یادداشت مؤلف). شرمگینی. (فرهنگ فارسی معین) :
نهاد از شرمناکی دست بر رخ
سپاسش برد و بازش داد پاسخ.
نظامی.
، حیا و شرم. کمرویی. (یادداشت مؤلف) :
بدین شرمناکی بدین خوب رسمی
بدین تازه رویی بدین خوش زبانی.
فرخی.
نارفته میانشان ز پاکی
الا نظری به شرمناکی.
نظامی.
بر آن کس چون ببخشد نشو خاکی
که دارد چون بنفشه شرمناکی.
نظامی.
لیلی به هزار شرمناکی
آمد بر آن غریب خاکی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
ریمی و دارای ریم، مانند جراحتی که در آن ریم فراهم شده باشد، (ناظم الاطباء)، باریم، پرریم، ریمگین، طفس، خم ناک، (یادداشت مؤلف)، چرکناک، (آنندراج)، کثیف، ناپاک، چرکین، ملوث، پلید، آلوده، (ناظم الاطباء) :
موی سر جغبوت و جامه ریمناک
از برون سو باد سرد و بیمناک،
رودکی،
خدای عزوجل برتنهای ایشان جامه نگاه داشت فرسوده و دریده نشد و ریمناک نشد، (ترجمه طبری بلعمی)، منتفخ و آماسیده، زبون و پوسیده، فاسد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سهمناکی
تصویر سهمناکی
خوفناک سهمناک ترس آور مهیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیمناکی
تصویر بیمناکی
ترسندگی خوف، ترسناکی هولناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دژمناکی
تصویر دژمناکی
غمگینی افسردگی، خشمناکی، رنجوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
غضبناکی خشمگینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیبناکی
تصویر عیبناکی
آهو کنش آکناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
غاضبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
Angriness, Wrathfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
énervement, colère intense
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
irritazione, furia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
hali ya hasira, hasira kubwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
раздражение , ярость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
Verärgerung, Zornhaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
роздратованість , лють
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
rozdrażnienie, wściekłość
دیکشنری فارسی به لهستانی
خشمناکی، عصبانی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
خشمناکی , شدید غضب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
রাগান্বিততা , প্রবল ক্রোধ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
öfkeli olma hali, öfkeli olma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
enfado, furia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
분노의 상태 , 격분
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
怒りの状態 , 激怒
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
כעסנות , זַעַם רַב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
क्रोधमयता , प्रचंड क्रोध
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
愤怒的状态 , 愤怒
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
ความโกรธเคือง , ความโกรธจัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
boosheid, toornigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
irritação, fúria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
keadaan marah, kemurkaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی