جدول جو
جدول جو

معنی ریزور - جستجوی لغت در جدول جو

ریزور
(ریزْ وَ)
کوفته شده. نرم شده. گردشده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویزور
تصویر ویزور
ویزور (Visor) یا صحنه یاب به یک دستگاه نمایش صفحه کوچک و شفاف می گویند که به دوربین متصل است و استفاده از آن به عنوان یک ابزار برای بررسی و بررسی دقیق تصاویر است. این ابزار به فیلمبرداران و تیم فنی اجازه می دهد تا تصاویری که توسط دوربین ضبط می شوند را با دقت بیشتری بررسی کنند و مطمئن شوند که زاویه دید، کیفیت تصویر و دیگر جزئیات فنی مورد نظر به درستی در تصویر حاضر شده اند.
عملکرد ویزور در فیلم برداری:
1. بررسی تصویر ضبط شده : ویزور به فیلمبرداران اجازه می دهد تا در همان زمان که صحنه را فیلمبرداری می کنند، تصویری که توسط دوربین ضبط شده را مشاهده کنند. این کار به آنها امکان می دهد تا بررسی کیفیت تصویر، فوکوس، نورپردازی و دیگر جزئیات فنی را در زمان واقعی انجام دهند و در صورت نیاز تنظیمات دوربین را تغییر دهند.
2. تنظیمات فنی : با استفاده از ویزور، فیلمبرداران می توانند به سرعت و با دقت تنظیمات فنی مانند تعادل سفیدی، تنظیمات نورپردازی و فوکوس را بررسی و تنظیم کنند تا به حاشیه نویس کمک کنند که کارشان به خوبی انجام شود.
3. تجربه واقعی تر برای فیلمبرداری ویزور به فیلمبرداران اجازه می دهد تا به طور دقیق تری تماس داشته باشند و بتوانند در زمان واقعی واکنش های لازم را نشان دهند و به دلیل بهبود شرایط بهبود بخشید
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ریزوم
تصویر ریزوم
ساقۀ زیرزمینی بعضی گیا هان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریشور
تصویر ریشور
ریش دار، ریشو، برای مثال مانا که خلد پرده ز رخسار برگرفت / یا ساده گشت ریشور دهر را عذار (اثیرالدین اخسیکتی - لغت نامه - ریشور)
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
ریشه های دراز در زمین از یک نوع درخت نی هندی. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
ریشور، ریشو، مقابل کوسه، (ناظم الاطباء)، رجوع به ریشو شود
لغت نامه دهخدا
(ریشْ وَ)
صاحب ریش. (یادداشت مؤلف). ریشو. مقابل کوسه. (ناظم الاطباء) (آنندراج) :
مانا که خلد پرده ز رخسار برگرفت
یا ساده گشت ریشور دهر را عذار.
اثیرالدین اخسیکتی.
رجوع به ریشو شود
لغت نامه دهخدا
(زُ فُ)
ریزوفرامانگل. چندل که درخت بومی افریقاست و موریانه آن را نمی خورد و برای مصرف ساختمان خریدار زیاد دارد. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 286). درختی از ردۀ دولپه ای های جداگلبرگ که دارای برگهای متقابل و ضخیم می باشد. برگهای طویل آن که نسبت به برگهای محوری می سازند، حامل گلهای کوچک می باشند. میوه اش سته و در برخی گونه ها شفت و محتوی یک دانه است. تین هندی. شوری. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ریزوم
تصویر ریزوم
فرانسوی زیر دارک (دارک ساق) ساغ زیرزمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریزوم
تصویر ریزوم
((زُ))
ساقه زیرزمینی بعضی از گیاهان
فرهنگ فارسی معین