جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ریزوم

حیزوم

حیزوم
سینه. (منتهی الارب). میانۀ سینه که جای تنگ بستن بود در ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). گرداگرد سینه. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). آنچه گرداگرد پشت و شکم بوی بندند. ج، حیازیم. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) ، استخوان که در زیر آن دل است، گرداگرد خشک نای گلو از سوی سینه، زمین درشت. زمین بلند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

حیزوم

حیزوم
نام اسبی از اسبان فرشتگان که بر آن جبرئیل سوار شدی و هر جا که سم وی افتادی سبزه رستی و سامری خاک سم او را در گاو زرین انداخته او بانگ کرد، چنانکه قصۀ او مشهور است. (آنندراج). نام اسب جبرئیل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

رزوم

رزوم
رُزام. مصدر به معنی رُزام. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بر زمین ماندن شتر از لاغری: رزم البعیر رزوماً و رزاماً، بر زمین ماند شتر از لاغری. (آنندراج) (منتهی الارب). برنخاستن شتر از لاغری. (از اقرب الموارد). بناجنبیدن شتر از نزاری. (مصادر اللغۀ زوزنی چ بینش ص 254) ، گرد آوردن چیزی را در جامه. (آنندراج) (از منتهی الارب). و رجوع به رُزام شود
لغت نامه دهخدا