جدول جو
جدول جو

معنی ریبت - جستجوی لغت در جدول جو

ریبت
ریب، شک، گمان
تصویری از ریبت
تصویر ریبت
فرهنگ فارسی عمید
ریبت
(رَ بَ)
ریبه. گمان و شک. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین) : دمنه گفت جز این آواز ملک را هیچ ریبتی بوده است. (کلیله و دمنه). سخن من...از ریبت منزه باشد. (کلیله و دمنه). اما بعد از تأمل غبار شبهت و حجاب ریبت برخیزد. (کلیله و دمنه). در اثنای آن حال تهمتی و ریبتی که از او در خیال افتاد احتیاط چنان اقتضا کرد که او را بگرفت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 144). شطری از انیاس وحشت و ازالت عارضۀریبت و... ایراد کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 341).
کزشکسته آمدن تهمت بود
وز دلیری رفع هر ریبت بود.
مولوی.
، تهمت. (غیاث اللغات) (آنندراج). بدگمانی. تهمت. (فرهنگ فارسی معین) ، آنچه در شک افکند. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، اضطراب. قلق. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به ریبه شود
لغت نامه دهخدا
ریبت
بدگمانی تهمت، اضطراب قلق، شک گمان
تصویری از ریبت
تصویر ریبت
فرهنگ لغت هوشیار
ریبت
((رَ یا رِ بَ))
بدگمانی، شک
تصویری از ریبت
تصویر ریبت
فرهنگ فارسی معین
ریبت
تردید، دودلی، شک
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هیبت
تصویر هیبت
(پسرانه)
رعب، جلال، شکوه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیبت
تصویر شیبت
(پسرانه)
سفیدی مو، پیری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رغبت
تصویر رغبت
میل، اراده، آرزو
رغبت داشتن: میل داشتن، مایل بودن
رغبت کردن: رغبت داشتن، میل داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریخت
تصویر ریخت
شکل، هیکل، قیافه
ریخت و پاش: ایجاد بی نظمی در جایی، زیاده روی در خرج کردن، اسراف، تبذیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
مقابل حضور، غایب شدن، ناپیدا شدن، پنهان شدن از نظر نهان بودن
در شیعۀ اثناعشری، نهان بودن امام دوازدهم از انظار
بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
غیبت صغرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم از چهار سال بعد از تولد یعنی از سال ۲۶۰ (هجری قمری) تا مدت ۶۹ سال (سال ۳۲۹ هجری قمری) که سال فوت چهارمین نایب آن حضرت بوده
غیبت کبرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم پس از غیبت صغرا که تا هنگام ظهور ادامه خواهد داشت
غیبت کردن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
غیبت گفتن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طیبت
تصویر طیبت
شوخی، مزاح، هر چیز خوش بو، بوی خوش
به طیبت نفس: به میل خود، بی اکراه و اجبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیبت
تصویر هیبت
مخافت، ترس و بیم، شکوه و بزرگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رهبت
تصویر رهبت
بیم، ترس، خوف، فزع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیبت
تصویر هیبت
ترس وبیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
عیب کسی در قفای او گفتن، بدگوئی در غیاب کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیبت
تصویر طیبت
مزاح، خوش طبعی، خوش مزگی، بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیبت
تصویر خیبت
نا امید گردیدن، ناسپاس گشتن کافر شدن، ناکامی ناامیدی، زیانکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریبه
تصویر ریبه
گمان شک (پارسی است)، چفته (اتهام)، تاسگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتبت
تصویر رتبت
رتبه، پایه، منزلت، مقام، جایگاه، پایگاه، مکانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریخت
تصویر ریخت
شکل و قیافه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربیت
تصویر ربیت
پرورده، عهد و پیمان داده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیبت
تصویر جیبت
پاسخ
فرهنگ لغت هوشیار
خواهش، میل و اراده، خواهش از روی میل و آرزو از چیزی، خواهانی، خواست
فرهنگ لغت هوشیار
گردن جمع رقاب رقبات، بنده غلام، زمین و ملکی که به کسی داده شود که مادام العمر از آن بهره مند شود، حق مالکیت نسبت به زمین، از زمان صفویان ببعد) رقبه (در زبان فارسی بمعنی چند ده واقع در چند بلوک یا ناحیه و مخصوصا دههایی که مجموعا تشکیل یک واحد از املاک موقوفه را میدهد بکار رفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغبت
تصویر رغبت
((رِ بَ))
خواستن، میل، جمع رغبات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریخت
تصویر ریخت
((خْ))
شکل و قیافه
ریخت کسی از دنیا برگشتن: کنایه از بسیار بدشکل و بدقواره شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهبت
تصویر رهبت
((رَ بَ))
بیم، ترس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیبت
تصویر طیبت
((طَ یْ بَ))
مزاح، حلال، خالص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
((غِ یْ بَ))
ناپدید شدن، ناپدیدی، عدم حضور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
بد گفتن پشت سر کسی، عیب کسی را در غیاب وی گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیبت
تصویر هیبت
((هِ بَ))
ترس، هول، شکوه، عظمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خیبت
تصویر خیبت
((خَ یا خِ بَ))
ناامیدی، زیانکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیبت
تصویر هیبت
بزرگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ریخت
تصویر ریخت
شکل، قیافه، هیئت، شکل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
دش یاد، ناپیدایی، بدگویی
فرهنگ واژه فارسی سره