- رگوه
- جامه کهنه سوده شده لته، کرباس، چادر شب یک لخت
معنی رگوه - جستجوی لغت در جدول جو
- رگوه
- پارچه یا جامه کهنه، کرباس، رگوک، رگوی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کمیته، جماعت، هیئت، فرقه
ربوه پشته بلندی، گروه ده هزار تنی پشته بلندی توده بلند
گام، جای بلند، دم از زمان، چشمبرد تا جایی که چشم می تواند ببیند، پایه در دربار شاه، گره سخت یا گره سست از واژگان دو پهلو، فراخی، فراخوانی
خرسندی خشنودی
سستی کرخی، نرم در تازی به سیزده وات نرم (حروف الرخوه) گفته می شود ثاء حاء خاء ذال زای ظاء صاد ضاد غین فاء سین شین هاء
هر چیزی که به کسی دهند تا کاری بر خلاف وظیفه خود انجام دهد یا حق کسی را ضایع کند
جامه کهنه سوده شده لته، کرباس، چادر شب یک لخت
آبخوری چرمی، دولک دول کوچک، بنک جوش (بنک قهوه)، کشتی، آوند شیره کشی مشک خرد نیمه مشک، کوزه آبخوری جمع رکاء رکوات
پاره گوشت
پشته، پسته از واژگان دو پهلو
پشته، تپه، تل
زمین بلند، پشته، تپه
مشک کوچک، ظرف چرمی کوچک برای آب خوردن
تل، پشته، تپه، گردونۀ کوه، گریوه
مکر، حیله، فریب، نیرنگ، ریو
مکر، حیله، فریب، نیرنگ، ریو
جماعت، جمعی از مردم، دسته ای از حیوانات
گروه خونی: در پزشکی نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتی ژن های خاص، بر سطح گلبول های قرمز تقسیم بندی می شود و شامل گروه های a، b، ab و o است
گروه خونی: در پزشکی نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتی ژن های خاص، بر سطح گلبول های قرمز تقسیم بندی می شود و شامل گروه های a، b، ab و o است
جماعت، جمعی از مردم را گویند
پارچه یا جامه کهنه، کرباس، رگوک، رگوه
پارچه یا جامه کهنه، کرباس، رگوه، رگوی
پشته، گریوه، مکر، حیله
((گَ رُ گَ))
فرهنگ فارسی معین
دسته، جمعیت، امت، فرقه، واحدی از سربازان شامل 9 نفر، امتیاز کارمند از جهت مدرک تحصیلی و سابقه کار که خود به چند پایه تقسیم می شود، اصطلاحی است که در دانشگاه ها به جای کلمه انگلیسی دپارتمان یعنی جزوی از دانشگاه
آنچه از پول و مانند آن به کسی می دهند تا کاری برخلاف وظیفۀ خود انجام دهد یا حق کسی را ضایع و باطل کند یا حکمی برخلاف حق و عدالت بدهد، رشوت، پاره، بلکفد، بلکفت، برگند
Horde
horda
Horde
horda
horde