- رکحه
- گشادگی سرای، مانده ترید
معنی رکحه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پنجه هبک، شادمانی آسایش، آساینده، رستی (تعطیل)، دلخواه
پرده چادر
قطره، چکه
خمش و خاست ها خم خاست، مغاک
جنبش
پا جوش کویک، هوشیاری دور اندیشی، دانایی، خرد ورزی، ایستایی خرد
زانو، آرنج از هر جانور ، سواری محل اتصال ران و ساق پا زانو جمع رکب رکبات
چاه آب دار
آبخوری چرمی، دولک دول کوچک، بنک جوش (بنک قهوه)، کشتی، آوند شیره کشی مشک خرد نیمه مشک، کوزه آبخوری جمع رکاء رکوات
باد، بوی خوش، باد شکم (نفخ)
محل اتصال ساق پا و ران، زانو
چکه، قطره، آب که از چیزی تراوش کند
مشک کوچک، ظرف چرمی کوچک برای آب خوردن
بینی کوه، کرانه، میانسرا، پسسرا، بنیاد پشت دادن، استوانیدن، گراییدن