- رکبان
- جمع راکب، سواران شتر و اسب
معنی رکبان - جستجوی لغت در جدول جو
- رکبان
- راکب ها، سوارها، سواران بر اسب یا شتر، جمع واژۀ راکب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زبان داری
در تازی دو ماه رجب و شعبان را گویند
جمع رکبه، زانوان، آرنج ها
نوار ابریشمی
در حال خراب شدن و فرو ریختن
چشمداشت، بیوسیدن (انتظار کشیدن)، نگهبانی، افسار کردن رقبانی ستبر گردن مرد
محافظ باغ انگور نگهبان رز، باغبان
کسی که در دیر به عبادت مشغول باشد، ترسکار، زاهد و پرهیزگار، پارسای ترسایان
بازداشتن زبان نگه داشتن زبان
تور کاهکشی
نگهبان راه، نگه دارندۀ راه
نگهبان رز، پرورش دهندۀ درخت انگور
رمبیدن، رمبنده، در حال خراب شدن و فروریختن
کسی که در دیر به سر می برد و به عبادت مشغول است، راهب، پارسا و عابد مسیحی، دیرنشین، جمع راهب، راهب
روبنده، درحال روبیدن
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند
نوار
ناخدا، یعنی مهتر ملاحان
ترازو یی که یک پله دارد و بجای پله دیگر سنگ از شاهین آن آویزند قپان: (یکی دیبا فرو ریزد بر زمه یکی دینار بر سنجد بکپان) (عنصری)