معنی رِيفِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
رِيفِيّ
روستایی
ادامه...
روستایی
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رِيحِيّ
بادبانی، بادی
ادامه...
بادبانی، بادی
دیکشنری عربی به فارسی
دِينِيّ
مذهبی
ادامه...
مَذهَبی
دیکشنری عربی به فارسی
بِيئِيّ
زیست محیطی، محیطی
ادامه...
زیست مُحیطی، مُحیطی
دیکشنری عربی به فارسی
طِينِيّ
گل آلود
ادامه...
گِل آلود
دیکشنری عربی به فارسی
طَيفِيّ
طیفی
ادامه...
طِیفی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيشيّ
پرندگانی، پردار
ادامه...
پَرَندِگانی، پَردار
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ تَشرِيفِيٍّ
به طور تشریفاتی، به صورت شرافتمندانه
ادامه...
بِه طُورِ تَشریفاتی، بِه صورَتِ شِرافَتمَندانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ تَعرِيفِيَّةٍ
به طور معارفه ای، به صورت تعریفی
ادامه...
بِه طُورِ مُعارِفِه ای، بِه صورَتِ تَعریفی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعرِيفِيّ
مقدّمه ای، تعریفی
ادامه...
مُقَدَّمِه ای، تَعریفی
دیکشنری عربی به فارسی