معنی رِيشيّ
رِيشيّ
پرندگانی، پردار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رِيشيّ
دِينيّ
دِينيّ
مَربوط بِه کِتابِ مُقَدَّس، مَذهَبی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيفِيّ
رِيفِيّ
روستایی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيحِيّ
رِيحِيّ
بادبانی، بادی
دیکشنری عربی به فارسی
رِيّ
رِيّ
آب رِسانی، آبیاری
دیکشنری عربی به فارسی