- روقه
- خوبروی، اندک، برگزیده خوبرویی زیبایی
معنی روقه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع رواق، پیشخانه ها از گیاهان منداب منداب
آرد با خوراکی است از آب و آرد اندک
سخت ترسنده، بسیار ترسو، جبان
ترسنده، بند بند نامه بند گیاه به غایت ترسنده و جبان: هر فرت فروقه به گوشه ای افتاده اند
ظاهر، سطح
رگبار
از لاتینی دوشس والاگاه میرو مونث دوق
افسار، بند ریسمان، رشته گره دار حلقه (از طناب و مانند آن)، بند رشته رشته گره دار، بند گردن، یا ربقه اطاعت بند فرمانبرداری
شتاب
سرگین، کاه ریزه که پس از بیختن گندم در پرویزن بماند، نونک بینی
کف شیر، مایه ماست، مانده شیر افزود بر آرش های روبه: نیاز، درویشی، سرگشتگی جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید
جمع راوی، باز گویندگان، چمانیان (ساقیان)، آب برکشندگان
لوله های درازی که شکم انسان و حیوان است و مجرای غذا و اسباب هضم آن است
ترس، بهره از زیبایی
نوحه سرائی بر مصائب اهل بیت رسول (ص)
خودداری از خوردن و آشامیدن که مدت شرعی آن از طلوع صبح تا غروب آفتاب است
همراهی، نرمرفتاری، کاروان، گروه همراه گروه راهیان همراهیان (همسفران) گروه همراه جماعت مرافق همسفران جمع رفاق
روزی بخور و نمیر
مانده جان
سریشم
فرانسوی غلتیدن
آوای بوف آوای جغد
اندیشه، فکر، صلاح، تفکر، نگرش، امر، دیدن دیدار دید، نما، ریخت
به گونه رمن بان نگاران نگارگربان (بان سقف)
گروه، مردم، جماعت مردم
گروه مردم مغاک
رعیت، مردم فرومایه
نوعی انگور، انگور پیش رس
یک ورق کاغذ، یک برگ درخت
ورقۀ هویت: شناسنامه
ورقۀ هویت: شناسنامه
موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، رمکان، رم، روم، رنب، رنبه، برای مثال شد جای جای ریخته از ننگ روی او / ریشی که ننگ دارد از او رومۀ زهار (سوزنی - ۴۱)
مردم فرومایه، مردم بازاری، رعیت
حلقۀ طناب، گره ریسمان، رشتۀ گره دار، حلقۀ رسن که بر گردن ستور می بندند
طعام زندانیان، غذای زندانیان و اسیران