جدول جو
جدول جو

معنی روشویی - جستجوی لغت در جدول جو

روشویی
شستن صورت، شستشوی رخسار،
روشوری، ظرف یادوش و دستگاهی که برای شستن دست و صورت نصب کنند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
رونوشت برداشتن از نوشتۀ دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رونویس
تصویر رونویس
کسی که از روی نوشته ای نسخه برداری می کند، رونوشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبوسی
تصویر روبوسی
بوسیدن صورت یکدیگر برای آشتی، تجدید دیدار، اظهار محبت و مانند آن
روبوسی کردن: بوسه زدن بر روی کسی، بوسیدن رخسار یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
روشنی، تابناکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رختشویی
تصویر رختشویی
شغل و عمل رختشو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توگویی
تصویر توگویی
انگار، انگاشتن، پسوند متصل به واژه به معنای انگارنده مثلاً سهل انگار، گویی، به نظر می رسد، بپندار، تصور کن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتوشویی
تصویر اتوشویی
شستن و تمیز کردن اتومبیل، جایی که اتومبیل ها را می شویند، کارواش
شستن و اتو کردن لباس و پارچه به وسیلۀ ماشین های مخصوص
مکانی که در آن لباس ها را شسته و اتو می کشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
دورو بودن، نفاق، تزویر، دورنگی، تظاهر به دوستی و پنهان داشتن کینه و دشمنی
فرهنگ فارسی عمید
روشویی، رجوع به روشویی شود
لغت نامه دهخدا
روشور، روشو، رجوع به روشور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوشبویی
تصویر خوشبویی
دارای بوی خوش بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشرویی
تصویر خوشرویی
عمل خوشرو
فرهنگ لغت هوشیار
روشنی مقابل تاریکی، جوهریست که در داروهای چشم بکار میرفت مرقشیشا حجرالنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشوری
تصویر گوشوری
دارای گوش بودن، شنوندگی سامع بودن، دارای گوش بزرگ بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولویی
تصویر لولویی
مرواریدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشخویی
تصویر خوشخویی
خوش اخلاقی نیکخویی مقابل بدخویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
((رُ شَ))
روشنی، مقابل تاریکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتوشویی
تصویر اتوشویی
((اُ شُ))
کار اتوکشی و شستشوی پارچه و لباس با ماشین، کارگاهی که در آن اتوکشی و شستشوی ماشین انجام گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
((نِ))
رونوشت برداشتن، نسخه برداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خودشویی
تصویر خودشویی
استحمام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشگری
تصویر روشگری
آداب گری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
برق، نور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویایی
تصویر رویایی
مواجهه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
Backhanded, Disingenuousness, Duplicity, Equivocation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
Transcription
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
Illumination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
Chieftainship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
окольный , лицемерие , двуличие , двусмысленность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
транскрипция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
вождизм
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
освещение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
indirekt, Unaufrichtigkeit, Falschheit, Doppelzüngigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
Transkription
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
Häuptlingschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی