معنی رختشویی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رختشویی
رخت شویی
رخت شویی
عمل و شغل رخت شویی، دکان رخت شویی. یا ماشین رخت شویی دستگاهی که به وسیله نیروی الکتریسیته کار کند و عمل رخت شویی را انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
دستشویی
دستشویی
عمل شستن دست (و صورت)، دستگاهی دارای شیرآب که بدان و صورت را شویند و آن نیز دارای ظرفی مقعر است که آب در آن ریزند و از مجرای آن وارد لوله شده خارج گردد
فرهنگ لغت هوشیار
دستشویی
دستشویی
جایی دارای شیر آب که در آن جا دست و روی را می شویند، توالت
فرهنگ فارسی معین
رخت شوی
رخت شوی
رخت شو. مخفف رخت شوینده. کسی است که لباس و هر پارچه را می شوید. (فرهنگ نظام). گازر. آنکه به مزد جامۀ کسان شوید. رجوع به رختشور شود
لغت نامه دهخدا
رخینویی
رخینویی
منسوب است به رخینو که از دیه های سمرقند است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
روشویی
روشویی
شستن صورت، شستشوی رخسار، روشوری، ظرف یادوش و دستگاهی که برای شستن دست و صورت نصب کنند
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.