جدول جو
جدول جو

معنی روتشکی - جستجوی لغت در جدول جو

روتشکی
(تُ شَ)
رجوع به روتوشکی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روتاری
تصویر روتاری
گردنده، انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ به منظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و به تدریج در اغلب کشورهای جهان شعبه هایی تاسیس کرد. در تهران نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۵۶ تاسیس شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روتختی
تصویر روتختی
پارچه ای که بر روی تختخواب می کشند
فرهنگ فارسی عمید
(تُ شَ)
در تداول عامه، روتشکی. ملافۀ سفید که بر روی برخوابه (توشک) کشند
لغت نامه دهخدا
(دَ)
نسبت است به رودشت که از دیه های اصفهان است. (از اللباب فی تهذیب الانساب). رجوع به رودشت شود
لغت نامه دهخدا
(دُ شَ)
رجوع به روتشکی شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
یوسف بن شاهک بن طالب بن فتح بن محمد غورشکی، مکنی به ابویعقوب. وی ساکن سمرقند بود. از قاضی ابونصر منصور بن احمد غزقی روایت کند. در جمادی الاولی سال 511 هجری قمری به سن 83سالگی درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ورق 182)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
منسوب به غورشک. رجوع به غورشک شود
لغت نامه دهخدا
(تْ رُ)
لیبا برونستن که لوداویدوویچ هم گفته اند. انقلابی روسی که بسال 1879 میلادی در ایانوکا متولد شد و بسال 1940 میلادی درمکزیک بوسیلۀ تروریست های روسی کشته شد. وی از همکاران لنین بود و در جنگهای داخلی (1918- 1925 میلادی) ریاست کمیساریای جنگ روسیه را داشت و از پایه گذاران ارتش سرخ بشمار می آید و به امر استالین در سال 1929 م. تبعید گردید تروتسکی واضع تئوری انقلاب مسلسل بود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهگیلویه از شهرستان بهبهان واقع در 9هزارگزی شمال غربی سی سخت و 8هزارگزی شمال غربی راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. منطقۀ کوهستانی است و هوایی سرد دارد. سکنۀ آن 125تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات و برنج و میوه و پشم و لبنیات، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی از قبیل قالیچه و جوال و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد و اهالی از طایفۀ رودشتی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یواشکی
تصویر یواشکی
به آرامی و آهستگی، به نرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روتختی
تصویر روتختی
((تَ))
پارچه ای که برای حفظ رختخواب از گرد وغبار روی تختخواب کشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یواشکی
تصویر یواشکی
((یَ شَ))
به آرامی و آهستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
روتينً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
Routine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
routinier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
рутинний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
wa kawaida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
рутинный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
روزمرہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
রুটিন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
ประจำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
일상적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
rutynowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
定期的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
שגרתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
rutin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
नियमित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
routinemäßig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
rutinario
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
routinario
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
rotineiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
常规的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روتینی
تصویر روتینی
routinematig
دیکشنری فارسی به هلندی