جدول جو
جدول جو

معنی روانشناس - جستجوی لغت در جدول جو

روانشناس
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
متخصص و صاحب نظر در روانشناسی. عالم به احوال و اطوار مختلف روح انسان. آنکه دانش روانشناسی را آموخته باشد. رجوع به روانشناسی شود
لغت نامه دهخدا
روانشناس
متخصص و صاحب نظر در روانشناسی
تصویری از روانشناس
تصویر روانشناس
فرهنگ لغت هوشیار
روانشناس
((~. ش))
عالم به علم روانشناسی
تصویری از روانشناس
تصویر روانشناس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
عالم به احوال و کیفیات روحی انسان، متخصص در روان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان شناسی
تصویر روان شناسی
دانش بررسی جنبه ها و کارکردهای مختلف روان انسان و معالجۀ ناهنجاری های آن، پسیکانالیز، پسیکولوژی، علم الرّوح، علم النّفس، معرفة النّفس
فرهنگ فارسی عمید
(رَ شِ)
علم النفس. معرفهالنفس. معرفهالروح. روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف آن. دکتر علی اکبر سیاسی آرد: وجود انسان از دو جزء مختلف تشکیل یافته یا بعبارت صحیحتر دارای دو جنبۀ متفاوت است: یکی عضلات و ریه ها و قلب و معده و کبد و مغز و اعصاب... یعنی توده ای از مادۀ جاندار که به وضعی خاص ترکیب شده است و بر روی هم به لفظبدن یا تن تعبیر می گردد، و دیگر احساسات و افکار و انفعالات و افعال مانند خیال و تذکار و انتباه و حکم و غریزه و اراده و غم و شادی و خشم و ترس و امثال آن که منسوب به روان یا روح هستند و حواس ظاهر از درک آنها ناتوان است. گروه اول بدنیات و گروه دوم نفسانیات نام دارد. آنها موضوع بحث زیست شناسی و اینها موضوع روانشناسی است. همانگونه که عالم فیزیک به ماهیت ماده کار ندارد بلکه فقط به تحقیق آثار و خواص آن می پردازد در روانشناسی نیز به تحقیق و بحث کیفیات نفسانی اکتفا میشود و از همین جهت در تعریف اجمالی آن گویند: روانشناسی عبارت است از تحقیق و توصیف دقیق نفسانیات و یافتن قوانین آنها، بعبارت دیگر تحقیق در اینکه موارد معلومات ذهن چه هستند و چگونه تحصیل و نگاهداری میشوند و به چه نحو با یکدیگر آمیختگی پیدا می کنند و استعدادهای نفسانی کدامند و چه آثار شگفتی دارند و لذت و الم و محبت و نفرت و... از کجا ریشه میگیرند. این مسائل و نظایر آنها موضوع روانشناسی است.
تاریخچۀ روانشناسی: روانشناسی تا دویست سال قبل در اروپا و تا چندین سال پیش در ایران جزء فلسفه و یکی از فصول آن بشمار میرفت. جان لاک انگلیسی و کندیاک فرانسوی نخستین حکمایی بودند که از توجیهات آسان و موهومی که تصور ’قوای نفسانی’ به حکمت قدیم وفلسفۀ قرون وسطی میداد چشم پوشیدند و سعی کردند که با روش ’مشاهده’ نسبتهای منظم و ثابتی را که میان نفسانیات برقرار است مکشوف بدارند، یعنی قانونهای این کیفیات را به دست آورده آنها را جایگزین ’قوای’ مزبور بسازند. بدین طریق شالدۀ روانشناسی جدید ریخته شد و این رشته از معلومات بشری هم مانند بسیاری از معلومات دیگر از فلسفه جدا گردید و علمی مستقل را تشکیل داد. از این رو باید کتاب لاک در موضوع ’قوه فهم بشری’ و کتاب کندیاک در موضوع ’احساسات’ را مبنای علم جدید محسوب داشت. پس از این دو حکیم، دانشمندان دیگر مانند دیوید هیوم، بین، میل، سپنسر، تن، ژفروا، گارنیه و برگسن به استحکام این بنیان کوشیدند و از خودآثاری جاودانی به یادگار گذاشتند. لیکن روشی را که این حکما در تحقیقات خود بکار می بردند عبارت بود از ’مشاهدۀ داخلی’ یا ’سیر انفسی’ و آن هرچند طریقۀ ضروری این علم است و نتایج بزرگ حاصل کرده و می کند ولی چون از نقص و عیب مبرا نیست نمی تواند بتنهایی توسعۀ کامل روانشناسی را تأمین کند. این بود که دانشمندانی دیگر به خیال افتادند مشاهدۀ خارجی یا ’روش عینی’ و تجربه را که در علوم طبیعی معمول گردیده و اکتشافات و اختراعات بزرگی را نتیجه داده بود در این علم نیز وارد کنند. از روزی که این منظور عملی گردیدانقلابی عظیم در روانشناسی پدید آمد و بر وسعت دامنۀ آن چنان بیفزود که انسان را دچار بهت و حیرت میسازد. این پیشرفت سریع سبب شد که روانشناسی هر روز از فلسفه و علوم نظری بیشتر دوری جست و در میان علوم تحققی جای مناسبتری را برای خود باز کرد. از عمده ترین روشهایی که این مقام را به روانشناسی داده اند و عوامل مهم توسعۀ آن بشمار میروند یکی طریقۀ ’پسیکوفیزیک’ یا روش ’روان و ماده’ است که بوسیلۀ آن سعی کرده اند میان محرک خارجی و کیفیت انسانی نسبت عددی بدست آورند و از اندازه گیری محرک یا عامل مؤثر خارجی که امر مادی و بنابراین قابل اندازه گیری است قیاس کنند به کیفیات نفسانی. مؤسس این طریقه وبر و فخنر آلمانی هستند. دیگر طریقۀ ’پسیکوفیزیولژیک’ یا روش ’روان و تن’ است که در واقع از زمان کابانیس و کتاب او موسوم به ’مناسبات روان وتن’ آغاز گردید و دانشمندان دیگر آن را قبول کرده وبکار برده اند، مانند گال آلمانی و شارکو فرانسوی که به تحقیق مناسبات نفسانیات با اعصاب و مراکز عصبی خاصه قشر خارجی مغز پرداخته اند و برون سیکوارد که بیشتر تأثیر غدد آندکرین را در حالات نفسانی معلوم داشته است. دیگر طریقۀ تحقیق در امراض روحی است که اهمیت و لزوم آن را کتابهای ریبو روانشناس نامی فرانسوی، درباره ’امراض حافظه’ و ’امراض انتباه’ و ’امراض شخصیت’ و ’امراض اراده’ بخوبی آشکار ساخته است. دانشمندانی مانند بروسه و فالبر و در زمان حاضر دکتر پیر ژانه و دکتر ژرژ دوما و دیگران در تحقیقات خودبه این طریقه متوسل بوده و هستند. دیگر طریقۀ ’تست’ است که بخصوص از سی سال به این طرف معمول گردیده است و به کار تعیین سن عقلی کودکان و جوانان - که گاهی پایین تر و گاهی بالاتر از سن حقیقی آنان است - میرود و استعدادهای مختلف آنها را اندازه میگیرد. این طریقۀ تحقیق در واقع با گالتن مردم شناس انگلیسی و کتاب او موسوم به ’تحقیق در قوه دماغی انسان’ و با آزمایشهای روحی کاتل امریکایی آغاز شد و با آلفرد بینۀ فرانسوی به صورت قطعی خود درآمد و توسعۀ عجیبی حاصل کرد. دیگر طریقه ای است که حرکات و اعمال را مقدمۀ تحقیق نفسانیات قرار می دهد و وجه کاملش آن است که پرفسور پاولو فیزیولژیست شهیر روسی در تحقیقات خود راجع به حرکات انعکاسی مشروط به کار میبرد و آن را پاره ای روانشناسان که سردستۀ آنها وتسن آمریکایی است درباره انسان نیز معمول داشته اند. این طریقه که ’بیهیوریسم’ خوانده شده است و میتوان از آن به علم ’سلوک و رفتار’ تعبیر کرد، چنان است که محقق از هر گونه فرضی راجع به چگونگی حالات نفسانی انسان یا حیوان خودداری کرده فقط به مشاهده و بررسی مجموع حرکات و رفتاری که از او در برابر عوامل مؤثر خارجی و اوضاع و احوال معین سر میزند میپردازد، بعبارت دیگر مطالعۀ چگونگی انطباق بدن است بامحیط خارج. دیگر طریقۀ تحلیل روحی است که فروید حکیم نامی اتریشی را باید واضع آن دانست. دیگر طریقۀ اجتماعی است که علمایی مانند دورکیم و دیگران بکار بستن آن را توصیه می کنند. باری افزایش و تنوع روشهای تحقیق در روانشناسی بر سرعت پیشرفت و توسعۀ این علم بیفزود و چیزی نگذشت که علوم مختلف مانند ’روانشناسی کودکان’، ’روانشناسی حیوانی’، ’روانشناسی از لحاظ امراض دماغی’، ’روانشناسی تجربی’، ’روانشناسی پرورشی’، ’روانشناسی تطبیقی’ و جز آنها از آن منشعب گردید. (از کتاب روانشناسی نگارش علی اکبر سیاسی چ 1331 صص 1- 4).
و رجوع به مقدمۀ روانشناسی پرورشی تألیف مهدی جلالی و روانشناسی پرورشی و علم النفس ابن سینا و تطبیق آن با روانشناسی جدید تألیف علی اکبر سیاسی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
مشهور و معروف و محترم. (ناظم الاطباء). روشناس. معروف و مشهور. (شرفنامۀ منیری). رجوع به روشناس شود، آشنا. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا
(بَ گُ تَ / تِ)
غیرعارف بمعرفت خدای. آنکه ایزد تعالی را نشناسد، از خدا بی خبر. بی اعتقاد بخدا. نامؤمن: فلانی مردی خدانشناس است مرد خدانشناس را نباید به مسجد راه داد، از خدانشناس بترس، کنایه از اطفال و زنان. کنایه از اولاد و فرزندان. چون: یک مشت نان شناس خدانشناس دور مرا گرفته اند در اینجا مقصود از ’نان شناس’ و ’خدانشناس’ زن و فرزند است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دانش تحقیق و توصیف دقیق نفسانیات و یافتن قوانین آنها و به عبارتی دیگر تحقیق در این که مواد معلومات ذهن چه هستند و چگونه تحصیل و نگه داری میشوند و به چه نحو با یکدیگر آمیختگی پیدا میکنند و استعداد های نفسانی کدامند و چه آثار شگفتی دارند و لذت و الم و محبت و نفرت و غیره از کجا ریشه میگیرند. (روانشناسی از لحاظ تربیت دکتر سیاسی 11)، علم النفس معرفه النفس. یا روانشناسی اجتماعی دانش تحقیق کیفیات روحی و نفسانی جامعه. یا روانشناسی پرورشی. دانش تحقیق و توصیف نفسیات و آشنا شدن باقوانین آنها از یک طرف و مطالعه راههای تربیت و تهذیب آنها از طرف دیگر (روانشناسی از لحاظ تربیت ایضا 19) علم النفس تربیتی. یا روانشناسی جزایی دانشی که در باب کیفیات روحی مجرمان مطالعه و تحقیق میکند. یا روانشناسی کودکان دانش تحقیق در روحیات و کیفیات نفسانی اطفال. یا روانشناسی ملل دانش تحقیق در روحیات ملتها و اقوام مختلف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدانشناس
تصویر خدانشناس
غیر عارف به معرفت خداوندی، آنکه ایزد تعالی را نشناسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی شناس
تصویر روی شناس
مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روانشناسی
تصویر روانشناسی
دانش مطالعه و شناخت روان و مسایل مربوط به آن
فرهنگ فارسی معین
بی دین، کافر، ملحد، هرهری مسلک، ناپارسا، ناپرهیزگار، نامطمئن
متضاد: خداشناس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
عالم نفسي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
Mentalist, Psychologist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentaliste, psychologue
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalista, psicólogo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
นักจิตวิทยา , นักจิตวิทยา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
менталист , психолог
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
Mentalist, Psychologe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
менталіст , психолог
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalista, psycholog
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
ذہن شناس , ماہر نفسیات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
মনোবিজ্ঞানী , মনোবিজ্ঞানী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mtaalamu wa akili, mwanasaikolojia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalista, psicologo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
zihin okur, psikolog
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
멘탈리스트 , 심리학자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
メンタリスト , 心理学者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
מנטליסט , פסיכולוג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalis, psikolog
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
मानसिक विशेषज्ञ , मनोवैज्ञानिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
心理学家 , 心理学家
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalista, psicólogo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
mentalist, psycholoog
دیکشنری فارسی به هلندی