جدول جو
جدول جو

معنی روابط - جستجوی لغت در جدول جو

روابط
رابطه، آنچه دو تن یا دو چیز را به هم پیوستگی و ارتباط می دهد، علاقه بین دو تن یا دو چیز، علاقه، پیوند، ربط دهنده، پیونددهنده
تصویری از روابط
تصویر روابط
فرهنگ فارسی عمید
روابط
(رَ بِ)
جمع واژۀ رابطه. (غیاث اللغات) (دزی) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطه شود، در اصطلاح فارسی زبانان، ارتباط. رفت و آمد. مراوده. معاشرت. آمیزش
لغت نامه دهخدا
روابط
ارتباط، رفت و آمد، مراوده، معاشرت و آمیزش
تصویری از روابط
تصویر روابط
فرهنگ لغت هوشیار
روابط
((رَ بِ))
جمع رابطه، پیوندها، پیوستگی ها
تصویری از روابط
تصویر روابط
فرهنگ فارسی معین
روابط
پیوند ها
تصویری از روابط
تصویر روابط
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضوابط
تصویر ضوابط
ضابطه، قاعده، دستور، نظم، آیین، رسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رابط
تصویر رابط
واسطه میان دو تن یا دو چیز، ربط دهنده، پیوند دهنده، آنچه دو یا چند کلمه یا جمله را به هم پیوند می دهد، راهب، زاهد و حکیم از دنیا بریده
فرهنگ فارسی عمید
(عَ بِ)
جمع واژۀ عوبط. رجوع به عوبط شود
لغت نامه دهخدا
(بِ)
راهب و مرد زاهد و حکیم از دنیا رمیده. (منتهی الارب) (آنندراج). راهب و زاهد. (اقرب الموارد) ، رابط الحاش: مرد دلیر که از جا نرود. (منتهی الارب). سخت دل و شجاع و دلیر. (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، نفس رابط، فراخ و پهنا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). وسیع و پاکیزه. (از اقرب الموارد) ، در اصطلاح گیاه شناسی (در ساختمان پرچم) در فاصله دو حجرۀ بساک نوار باریکی است که وسیلۀ ارتباطآن به میله میباشد و رابط نامیده میشود. شکل آن در بعضی پرچمها مخصوص و متمایز است، مثلاً در غلات رشد زیادی ننموده است و در گلهای بنفشه بصورت زبانۀ کوچکی بالای بساک دیده میشود و در خرزهره رشتۀ باریک و کرک داری تشکیل میدهد رشد و نمو رابط در سلوی بیش از نباتات دیگر میباشد و بصورت شاهین ترازو روی میلۀ پرچم قرار گرفته و در هر یک از دو انتهای آن یکی از حجرات بساک دیده میشود. (گیاه شناسی ثابتی ص 415) ، ایضا در اصطلاح گیاه شناسی (... جنین نباتی) در نتیجۀ لقاح ااسفر با یکی از گامت های نر، سلولی بنام تخم پازیگوت بوجود می آید و بوسیلۀ غشاء گلوسیدی احاطه میگردد و شروع به تقسیم می کند و در نتیجه تقسیم عرضی آن ابتدا دو سلول مشابه تولید میشود. یکی از این سلولها همیشه عرضاً تقسیم میشود و رشتۀ چند سلولی بنام رابط بوجود می آورد. سلولهای رابط در اثر رشد و نمو خود متدرجاً داخل کیسۀ جنینی میشوند و فاصله آن نیز بهمان نسبت از میکروپیل بیشتر میگردد. سلول دیگر نیز طولاً و عرضاً بچهار و سپس بهشت سلول تقسیم میگردد. تقسیم سلولهای آن که عموماً هموتیپ و دیپلوئید میباشند. سلولهای دیگری تولید میشود و جنین نبات را بوجود می آورد. جنین متدرجاً در داخل کیسۀ جنینی قرار میگیرد و مواد غذائی رابط و کیسۀ جنینی را جذب می کند و به رشد ونمو خود ادامه میدهد. (از گیاه شناسی ثابتی ص 507)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
فرومایه بددل سست. (منتهی الارب). بددل ضعیف. (مهذب الاسماء). الضعیف الجبان. الخسیس. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ضَ بِ)
جمع واژۀ ضابطه
لغت نامه دهخدا
شهرکی (به شام) است به کوه نزدیک و این شهر قصبۀ کوهستان است. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
جمع واژۀ رابیه. (منتهی الارب) (دهار) (آنندراج) (معجم متن اللغه). رجوع به رابیه شود.
- روابی بنی تمیم، از نواحی رقّه است. (معجم البلدان). رجوع به رقه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ بِ)
جمع واژۀ رابع. (منتهی الارب) (از معجم متن اللغه) (از ناظم الاطباء). رجوع به رابع شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از وابط
تصویر وابط
فرو مایه، ترسو، افتنده فرود آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابط
تصویر رابط
ربط دهنده، واسطه میان دو نفر یا دو چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضوابط
تصویر ضوابط
جمع ضابطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابط
تصویر رابط
((بِ))
پیوند دهنده، واسطه میان دو تن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وابط
تصویر وابط
((بِ))
ضعیف، سست رأی، خسیس، فرومایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابط
تصویر رابط
میانجی، وابسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضوابط
تصویر ضوابط
بندها
فرهنگ واژه فارسی سره
پیوندگر، میانجی، واسطه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
Publicist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
publiciste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
пиарщик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
Publizist
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
піарник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
publicysta
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
宣传员
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
publicitário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
pubblicitario
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
publicista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
publicist
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از روابط عمومی
تصویر روابط عمومی
प्रचारक
دیکشنری فارسی به هندی