معنی روابط - فرهنگ فارسی معین
معنی روابط
- روابط((رَ بِ))
- جمع رابطه، پیوندها، پیوستگی ها
تصویر روابط
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با روابط
روابط
- روابط
- رابطه، آنچه دو تن یا دو چیز را به هم پیوستگی و ارتباط می دهد، علاقه بین دو تن یا دو چیز، علاقه، پیوند، ربط دهنده، پیونددهنده
فرهنگ فارسی عمید
روابط
- روابط
- جَمعِ واژۀ رابطه. (غیاث اللغات) (دزی) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطه شود، در اصطلاح فارسی زبانان، ارتباط. رفت و آمد. مراوده. معاشرت. آمیزش
لغت نامه دهخدا