- رهور
- راه سپر، فراخ گام تند رو و خوش راه (اسب استر و غیره)
معنی رهور - جستجوی لغت در جدول جو
- رهور
- راهوار، ویژگی اسب یا استر خوش راه و تندرو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیدایش
جمع دهر، زمانه ها روزگار زمانه، عهد عصر زمان دوره، (تصوف) اسما الحسنی، زمان نامتناهی است از لا و ابدا، مقدار هستی و مدت و امتداد پایندگی ذوات بی ملاحظه امور متغیره حادثه چنانکه در زمان ملحوظ است جمع دهور. یا دهر اسفل وعا و طباع کلیه را از حیث انتساب آنها بمبادی عالیه دهر اسفل گویند (دررالفوائد 148)، یا دهر ایسر وعا مثل معلقه (ایضا) یا دهر ایمن. وعا عقول طولیه مترتبه و عرضیه متکائفه (ایضا)، یا دهر کاسه گردان روزگار جهان پایین عالم سفلی
راه سپر، فراخ گام تند رو و خوش راه (اسب استر و غیره)
پشته، پسته از واژگان دو پهلو
جمع رهن، گرویی ها گروگان ها جمع رهن گروها گروگان
سستکار، سست رای، گوسپند لاغر
بزغاله فربه، جوانی خوش
بسیار خوار
خوش راه و نجیب
سالک و مسافر، راه رونده، راهرو
راهنما، هادی، مرشد، امام، پیشوا، قائد
روشن شدن چراغ، درخشیدن ماه، درخشیدن رخسار
مرد دلاور
تیوای بی باکی نترسی بی پروایی، فرو ریختن ساختمان، مردانگی، شکستن سرما منهدم شدن فرو ریختن بنا، بی باکی کردن بی پروایی کردن، بی باکی بی پروایی گستاخی، جمع تهورات
جمع شهر، ماه ها جمع شهر ماهها
ظهرها، پشت ها، جمع واژۀ ظهر
شجاعت، دلیری، گستاخی، بی پروایی، به واسطۀ بی پروایی دچار حادثه و آسیبی شدن، ستم
دهرها، زمانه ها، عصرها، جمع واژۀ دهر
راهوار، ویژگی اسب یا استر خوش راه و تندرو
کسی که دیگری را راهنمایی کند، راهنما، راهبر، در علوم سیاسی بالاترین مقام در جمهوری اسلامی ایران، ولی فقیه
شهرها، ماه ها به زبان عربی، جمع واژۀ شهر
طهارت، پاک کردن، پاکیزه کردن، آنچه با آن طهارت می کنند، آنچه سبب پاکی می شود، آنچه با آن چیزی را می شویند و پاک می کنند مانند آب
آنکه به راهی می رود، رونده، راه رونده، در تصوف کنایه از سالک، زاهد، مرید، مسافر
رهرو ازل: در تصوف کنایه از سالک، طالب حق
رهرو آخرت: کنایه از کسی که از دنیا اعراض کرده و روی به آخرت دارد
رهرو سحر: کنایه از زاهد شب زنده دار
رهرو ازل: در تصوف کنایه از سالک، طالب حق
رهرو آخرت: کنایه از کسی که از دنیا اعراض کرده و روی به آخرت دارد
رهرو سحر: کنایه از زاهد شب زنده دار
طهارت کردن، پاکیزه ساختن
آشکار شدن، پدید آمدن، ظاهر شدن
عهاره بنگرید به عهاره
درختچه ایست از تیره پروانه واران که دارای برخی گونه های درختی نیز میباشد. گل آذینش سنبله یی است و ساقه هایش خار دارند. در جنوب ایران (نر ماشیر و بندرعباس) و هندوستان میروید غاف
نگاه بچشم، منظر: (بدنهور)، چشم: (تو آن سری که شمارند خاک پای ترا سران محتشمان توتیای نور نهور) (سوزنی. انجمن)