جدول جو
جدول جو

معنی رهواج - جستجوی لغت در جدول جو

رهواج
(رَهَْ)
اسب خوش راه. (ناظم الاطباء). معرب رهوار که به معنی مرکب روندۀ فراخ گام و خوش راه باشد. (آنندراج) (از برهان). رجوع به راهوار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رواج
تصویر رواج
روا شدن، روایی یافتن، روان بودن، در جریان داد و ستد بودن پول و کالا، روا، روان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریواج
تصویر ریواج
ریواس، گیاهی علفی و پایا با ساقه های نازک سفید و ترش مزه که مصرف خوراکی دارد، چکری، زرنیله، ریباس، رواس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
راهوار، ویژگی اسب یا استر خوش راه و تندرو
فرهنگ فارسی عمید
(رَهَْ)
مرکب روندۀ فراخ گام و خوش راه و نجیب. (از آنندراج) (ناظم الاطباء) :
یکی اسب رهوار زیر اندرش
لگامی بزرآژده بر سرش.
فردوسی.
نیکخوی را به ره عمر در
زیر خرد مرکب رهوار کن.
ناصرخسرو.
کیسۀ زر چون ز ناردانه بیاگند
کسوت دیبا گرفت و مرکب رهوار.
سوزنی.
- سمند رهوار، اسب خوش راه. (ناظم الاطباء). رجوع به راهوار شود
لغت نامه دهخدا
(ری)
رستنی که ریواس نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری) (از آنندراج). ریباس. ریواس. ریواص. (یادداشت مؤلف) :
ز کوه آرمت کبک کوهساری
زپشته برق و ریواج بهاری.
(ویس و رامین).
غذا سمانی و عدسی و ریواج و... موافق تر باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
زر بستانی از ارکی برداری
ما را گل و باقلی و ریواج آری.
انوری
لغت نامه دهخدا
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
خوش راه و نجیب
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواج
تصویر رواج
روا شدن، در جریان داد وستد بودن پول و کالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
((رَ))
تندرو، راهوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رواج
تصویر رواج
((رَ))
جریان داشتن، روان بودن، رونق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رواج
تصویر رواج
رواگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
مرکب
فرهنگ واژه فارسی سره
بفرمان، راهوار، سربه راه، مطیع، منقاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از رواج
تصویر رواج
Popularization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popularisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رواج
تصویر رواج
การเผยแพร่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رواج
تصویر رواج
penyebarluasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رواج
تصویر رواج
kueneza umaarufu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رواج
تصویر رواج
yaygınlaştırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رواج
تصویر رواج
대중화
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رواج
تصویر رواج
普及
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رواج
تصویر رواج
פּוֹפּוּלָרִיזָצִיָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رواج
تصویر رواج
জনপ্রিয়করণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رواج
تصویر رواج
популяризація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رواج
تصویر رواج
प्रसार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popularisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popularización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popolarizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popularização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رواج
تصویر رواج
普及
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رواج
تصویر رواج
popularyzacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رواج
تصویر رواج
Popularisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رواج
تصویر رواج
популяризация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رواج
تصویر رواج
ترویج
دیکشنری فارسی به اردو