هزارلا، قسمت سوم معدۀ حیوانات نشخوار کننده که غذا پس از آنکه حیوان آن را دوباره جوید و فرو داد داخل آن می شود. درون هزارلا برجستگی های تیغه مانندی وجود دارد و از آنجا غذا وارد شیردان می شود، هزارتوی، هزارخانه
هزارلا، قسمت سوم معدۀ حیوانات نشخوار کننده که غذا پس از آنکه حیوان آن را دوباره جوید و فرو داد داخل آن می شود. درون هزارلا برجستگی های تیغه مانندی وجود دارد و از آنجا غذا وارد شیردان می شود، هزارتوی، هزارخانه
جای انباشتن لاشه و جسد، خانه ای از نرد باشد که در آن مهره در ششدر افتد. (جهانگیری) (رشیدی) (آنندراج). چون مهره در آن خانه مانند مرده از حرکت باز ایستد لهذا آن خانه را مردارخانه گویند. (از انجمن آرا) ، خانه کنار شطرنج که جهودخانه و بیت الخلاء نیز گویند. (رشیدی) (انجمن آرا)
جای انباشتن لاشه و جسد، خانه ای از نرد باشد که در آن مهره در ششدر افتد. (جهانگیری) (رشیدی) (آنندراج). چون مهره در آن خانه مانند مرده از حرکت باز ایستد لهذا آن خانه را مردارخانه گویند. (از انجمن آرا) ، خانه کنار شطرنج که جهودخانه و بیت الخلاء نیز گویند. (رشیدی) (انجمن آرا)
خانه ای در بازی نرد که مهره درآن خانه در ششدر افتد و نتواند بیرون آید، زندان، دنیا. مردار خوار. آنکه مردار خورد (چون گرگ کرکس زاغ زغن و غیره) لاشه خور: بروز یلان در دم کار زار تو بر کوه چون گرگ مردار خوار. (شا) الا مرغی بود که مردار خوار یا نجاست خوار باشد مثل مرغ خانگی، کرکس
خانه ای در بازی نرد که مهره درآن خانه در ششدر افتد و نتواند بیرون آید، زندان، دنیا. مردار خوار. آنکه مردار خورد (چون گرگ کرکس زاغ زغن و غیره) لاشه خور: بروز یلان در دم کار زار تو بر کوه چون گرگ مردار خوار. (شا) الا مرغی بود که مردار خوار یا نجاست خوار باشد مثل مرغ خانگی، کرکس