جدول جو
جدول جو

معنی رهاوی - جستجوی لغت در جدول جو

رهاوی
گوشه ای در دستگاه های سه گاه، شور و نوا، رهاب، رهاو، راهوی
تصویری از رهاوی
تصویر رهاوی
فرهنگ فارسی عمید
رهاوی
(رُ)
منسوب به شهر رهاء. (از انساب سمعانی) (از معجم البلدان) (ناظم الاطباء). رجوع به رهاء شود، منسوب به قبیلۀ رهاء. (ناظم الاطباء) (از انساب سمعانی). رجوع به رهاء شود
لغت نامه دهخدا
رهاوی
(رُ)
شرف الدین ابوزکریا یحیی رهاوی حنفی. او راست: حاشیه ای بر شرح المنار تصنیف ابن مسلک. (از معجم المطبوعات مصر)
لغت نامه دهخدا
رهاوی
(رَ)
نام مقامی است از دوازده مقام موسیقی و وقت سراییدن آن از صبح تا طلوع است و به هندی آن را للت گویند. (از غیاث اللغات). نام نوایی از موسیقی. (از شرفنامۀ منیری) (از فرهنگ جهانگیری). آوازی است که در آخر افشاری نواخته می شود، نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است. سوز و گداز و ناله و ندبه ندارد، بلکه به پیر تجربه دیده شبیه است که می خواهد آب خنکی بر دل داغدیدۀ مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست، پس برای اینکه آسوده زیست کنیم، باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامۀ حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توأم است سهل و آسان باشد. (فرهنگ فارسی معین). نام آوازی که آن را در حصن رهاو که از حصون قدیمۀ روم بوده صاحب صوتی وضع کرده منسوب به رهاو بوده از این روی رهاوی خواندند و به راهوی که مقلوب آن است نیز معروف شده. (از آنندراج) (از انجمن آرا). نام یکی از دو فرع مقامۀ زیرافکند باشد. (یادداشت مؤلف) :
کبک غزلخوان مگر پرده رهاوی گرفت.
ورنه چرا چاک زد لالۀ صوفی شعار.
شمس طبسی.
لاجرم از سهم آن بربط ناهید را
بند رهاوی برفت رفت بریشم ز تاب.
خاقانی.
رجوع به راهوی شود
لغت نامه دهخدا
رهاوی
آوازیست که درآخر افشاری نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است سوز و گراز و تاله و ندبه ندارد بلکه به پیر تجربه دیده ای شبیه است که می خواهد آب خنکی بر داغ دل مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست پس برای این که آسوده زیست کنیم باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامه حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توام است سهل و آسان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
رهاوی
((رَ))
آوازی است که در آخر افشاری نواخته می شود، رهاب
تصویری از رهاوی
تصویر رهاوی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رهایی
تصویر رهایی
نجات، آزادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهاوی
تصویر مهاوی
فضاهای میان دو کوه
کنایه از مکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهوی
تصویر راهوی
رهاوی، گوشه ای در دستگاه های سه گاه، شور و نوا، رهاب، رهاو، برای مثال نکیسا در ترنّم جادوی ساخت / پس آنگه این غزل در راهوی ساخت (نظامی۲ - ۲۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهوی
تصویر راهوی
یکی از آهنگهای موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغاوی
تصویر رغاوی
سرشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعاوی
تصویر رعاوی
چارپا چرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهروی
تصویر رهروی
عمل راه رفتن، (تصوف) سلوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
نجات خلاص (از قید و بند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهاوی
تصویر مهاوی
دره ها جمع مهوی مهوا: فضاهای بین دو کوه و مانند آن: (و برزگران در مواضع دور دست و مهاوی مهیب فارغ و آزاد تخم میکارند و میدروند. .)، شکافها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهاوی
تصویر مهاوی
جمع مهوی، فضاهای بین دو کوه و مانند آن، شکاف ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
((رَ))
خلاص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهروی
تصویر رهروی
((رَ هْ رَ))
راهروی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهوی
تصویر راهوی
((هُ))
یکی از آهنگ های موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
خلاصی، نجات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
Absolution, Deliverance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
absolution, délivrance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
absolución, liberación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
מחילה , גאולה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
pengampunan, pembebasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
मुक्ति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
vergiffenis, bevrijding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
absolvição, libertação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
assoluzione, liberazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
赦免 , 解救
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
rozgrzeszenie, wybawienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
прощення , визволення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
Vergebung, Erlösung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
прощение , избавление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رهایی
تصویر رهایی
赦免 , 解放
دیکشنری فارسی به ژاپنی