جدول جو
جدول جو

معنی رمکان - جستجوی لغت در جدول جو

رمکان
موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، رم، روم، رومه، رنب، رنبه
تصویری از رمکان
تصویر رمکان
فرهنگ فارسی عمید
رمکان
((رَ مْ))
موی زهار
تصویری از رمکان
تصویر رمکان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریکان
تصویر ریکان
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی جهرم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رمضان
تصویر رمضان
(پسرانه)
سنگ گرم و سوزان، نام ماه نهم از سال قمری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امکان
تصویر امکان
توانایی، شایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رمبان
تصویر رمبان
در حال خراب شدن و فرو ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمضان
تصویر رمضان
ماه روزه، ماه نهم از ماههای قمری
فرهنگ لغت هوشیار
پابرجا کردن، جای دادن، قادر گردانیدن بر چیزی، قدرت دادن، قابلیت وجود و عدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امکان
تصویر امکان
ممکن بودن، میسر بودن، قدرت، توانایی، برای مثال کنونت که امکان گفتار هست / بگوی ای برادر به لطف و خوشی (سعدی - ۵۳)، فرصت، در فلسفه مقابل وجوب، چیزی که وجود یا عدم آن ضروری نباشد یعنی بود و نبودش یکسان باشد مانند انسان، حیوان، نبات و جماد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمبان
تصویر رمبان
رمبیدن، رمبنده، در حال خراب شدن و فروریختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمضان
تصویر رمضان
ماه رمضان، ماه نهم سال قمری، شهر الصوم، ماه روزه، رمضان المبارک، ماه صیام، ماه مبارک، شهر الصبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امکان
تصویر امکان
((اِ))
توانا گردانیدن بر امری، پا برجا کردن، دست یافتن، ممکن بودن، احتمال، توانایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمضان
تصویر رمضان
((رَ مَ))
ماه نهم از سال قمری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امکان
تصویر امکان
Possibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
возможность
دیکشنری فارسی به روسی
ความเป็นไปได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
संभावना
دیکشنری فارسی به هندی
সম্ভাবনা
دیکشنری فارسی به بنگالی