- رمان (دخترانه)
- انار
معنی رمان - جستجوی لغت در جدول جو
- رمان
- داستان، افسانه ترسو و هراسان و گریزان، رمنده
- رمان
- داستان بلند خیالی منثور
- رمان
- رمنده، در حال رمیدن، گریزان، ترسو
- رمان ((رُ مّ))
- درخت انار
- رمان ((رُ))
- داستان، داستان بلند خیالی، رومان
- رمان
- انار، درخت انار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناری منسوب به رمان بسیار سرخ: لعل رمانی یاقوت رمانی
یک انار
فرانسوی شورانه زبانزد خنیا آهنگی حساس و عاشقانه برای ساز یا آواز
قطعه یا آهنگ پراحساس و عاشقانۀ موسیقی غربی که به صورت ترانه اجرا می شود، نوعی شعر روایت گونه در ادبیات اروپای غربی
آنچه در شکل و رنگ شبیه دانۀ انار باشد، سرخ رنگ، کنایه از نوعی یاقوت مرغوب
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
هدف، قابل جستجو، آرزو، خواهش، امید، آرزو، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار خسروپرویز پادشاه ساسانی
ایده، هدف
مداوا، شفا، علاج
دوا و دارو، چاره، مداوا
آرزو وامید
پیری، کهنسالی
تن و بدن
نومیدی، نا امیدی، محرومی، یاس، بی بهرگی
کلیزسیاه از خرفستران
آرزو، امید، آرزوی بزرگ، حسرت
آرمان خوردن: حسرت خوردن، حسرت بردن
آرمان خوردن: حسرت خوردن، حسرت بردن
آرزو، امید، حسرت، اندوه، اصل
آرمان، برای مثال نه امّید آن کایچ بهتر شوی تو / نه ارمان آن که م تو دل نگسلانی (منوچهری - ۱۳۸)
پیری، سال خوردگی
بازداشتن، منع کردن، بی بهره کردن، بی روزی کردن، بی بهره ماندن، بی بهرگی، نومیدی
عملیاتی که برای مداوا شدن و بهبود مریض صورت می گیرد، کنایه از دوا، دارو، کنایه از چاره، علاج
Treatment
лечение
Behandlung