کندر، صمغی سفید، نرم، خوش بو و شیرین که از درختی خاردار شبیه درخت مورد گرفته می شود و هنگام سوختن بوی خوشی می پراکند و در دندان پزشکی جهت قالب گیری دندان به کار می رفته، بستج، مصطکی، بستخ، رماست، کندر رومی
کُندُر، صمغی سفید، نرم، خوش بو و شیرین که از درختی خاردار شبیه درخت مورد گرفته می شود و هنگام سوختن بوی خوشی می پراکند و در دندان پزشکی جهت قالب گیری دندان به کار می رفته، بُستَج، مَصطَکی، بُستَخ، رَماست، کُندُر رومی
اسم طایفه ای از ایلات کرد است که در کرکوک سلیمانیه شهردوز سنجاق کوی حریر ساوجبلاغ مکری بانه مسکن دارد. این طایفه را بابان هم میگویند. (جغرافیای سیای کیهان ص 57)
اسم طایفه ای از ایلات کرد است که در کرکوک سلیمانیه شهردوز سنجاق کوی حریر ساوجبلاغ مکری بانه مسکن دارد. این طایفه را بابان هم میگویند. (جغرافیای سیای کیهان ص 57)
موضعی است در قول ابووجزۀ سعدی آنجا که گوید: کأن ّ صوت حداها و القرین بها ترجیع مغترب نشوان لجلاج نعب الاشاهیب فی الأخبار یجمعها و اللیل ساقطه اوراقه داج حتی اذاما ایالات ٌ جرت برحاً و قد ربعن الشوی عن ماء طرماج. (از معجم البلدان)
موضعی است در قول ابووجزۀ سعدی آنجا که گوید: کأن َّ صوت حداها و القرین بها ترجیع مغترب نشوان لجلاج نعب ُ الاشاهیب فی الأخبار یجمعها و اللیل ساقطه اوراقه داج حتی اذاما ایالات ٌ جرت برحاً و قد ربعن الشوی عن ماء طرماج. (از معجم البلدان)
خاک توده کرده که نشان تیر بر آن نصب کنند آماجگاه، نشان نشانه هدف، پرتاب تیررس 24، 1 فرسنگ قریب 500 قدم، آهن گاو آهن که در زمین فرو شود و شیار کند، مجموع آهن جفت گاو آهن سپار
خاک توده کرده که نشان تیر بر آن نصب کنند آماجگاه، نشان نشانه هدف، پرتاب تیررس 24، 1 فرسنگ قریب 500 قدم، آهن گاو آهن که در زمین فرو شود و شیار کند، مجموع آهن جفت گاو آهن سپار