زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
یکی از بخش های چهارگانه شهرستان شیراز است که در شمال خاوری این شهرستان قرار دارد. شمال آن به شهرستان آباده، جنوب آن ببخش سروستان، باختر آن به بخش اردکان، خاور آن به بخش نی ریز وشهرستان فسا محدود است. این بخش از هشت دهستان بنامهای: حومه مرودشت، کربال، خضرک، کمین مشهد مرغاب، سرپنیران و توابع ارسنجان تشکیل یافته و مرکز آن زرقان و مجموع قرای آن 233 است و جمعاً 79000 تن سکنه دارد و شوسۀ شیراز به اصفهان از وسط آن می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به مادۀ بعد شود دهستان حومه بخش زرقان شهرستان شیراز است. این دهستان از نه آبادی تشکیل یافته و در حدود 8700 تن سکنه دارد و قرای مهم آن عبارتند از: لپوئی، مرگلو، دودج زرقان. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
یکی از بخش های چهارگانه شهرستان شیراز است که در شمال خاوری این شهرستان قرار دارد. شمال آن به شهرستان آباده، جنوب آن ببخش سروستان، باختر آن به بخش اردکان، خاور آن به بخش نی ریز وشهرستان فسا محدود است. این بخش از هشت دهستان بنامهای: حومه مرودشت، کربال، خضرک، کمین مشهد مرغاب، سرپنیران و توابع ارسنجان تشکیل یافته و مرکز آن زرقان و مجموع قرای آن 233 است و جمعاً 79000 تن سکنه دارد و شوسۀ شیراز به اصفهان از وسط آن می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به مادۀ بعد شود دهستان حومه بخش زرقان شهرستان شیراز است. این دهستان از نه آبادی تشکیل یافته و در حدود 8700 تن سکنه دارد و قرای مهم آن عبارتند از: لپوئی، مرگلو، دودج زرقان. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
نام ناحیتی است محدود به این حدود: مشرق: بلوک زهرا، مغرب: خمسه، شمال: قزوین، جنوب: همدان. خرقان دارای سه بلوک است: خرقان افشار، خرقان بکشلو، خرقان قتلو. در کوههای خرقان ایلات شاهسون معروف به بغدادی که عده آنها پنجهزار نفر است به ییلاق میروند. قسمتی از اراضی خرقان از رودهای خررود و کلنجین و آوه و رودک و قسمت عمده بوسیلۀ چشمه سارهای متعدد مشروب میشود ازجمله چشمۀ علی که دارای آب فراوان و در جوار کلنجین و مصرآباد واقع شده در صورتی که چشمۀ مزبور از اراضی این دو قریه بیرون می آید بهیچوجه از آب آن استفاده نمیکنند و اراضی دههای زیردست از قبیل سراب بادقین و سکمس آباد را مشروب می نماید. در این بلوک معدن نمک ممتازیست و همچنین در کنار جادۀ شوسۀ قزوین - همدان که از این بلوک میگذرد چشمۀ آب گوگردی است که اهالی و مسافرین در آن استحمام می کنند. (از جغرافیای سیاسی کیهان صص 374- 375)
نام ناحیتی است محدود به این حدود: مشرق: بلوک زهرا، مغرب: خمسه، شمال: قزوین، جنوب: همدان. خرقان دارای سه بلوک است: خرقان افشار، خرقان بکشلو، خرقان قتلو. در کوههای خرقان ایلات شاهسون معروف به بغدادی که عده آنها پنجهزار نفر است به ییلاق میروند. قسمتی از اراضی خرقان از رودهای خررود و کلنجین و آوه و رودک و قسمت عمده بوسیلۀ چشمه سارهای متعدد مشروب میشود ازجمله چشمۀ علی که دارای آب فراوان و در جوار کلنجین و مصرآباد واقع شده در صورتی که چشمۀ مزبور از اراضی این دو قریه بیرون می آید بهیچوجه از آب آن استفاده نمیکنند و اراضی دههای زیردست از قبیل سراب بادقین و سکمس آباد را مشروب می نماید. در این بلوک معدن نمک ممتازیست و همچنین در کنار جادۀ شوسۀ قزوین - همدان که از این بلوک میگذرد چشمۀ آب گوگردی است که اهالی و مسافرین در آن استحمام می کنند. (از جغرافیای سیاسی کیهان صص 374- 375)
به لغت رومی حنائی باشد که بر دست و پا بندند. خوردن نیم مثقال از آن قولنج را بگشاید. گویند چون طفلی را ابتدای آبله برآوردن باشد قدری بر کف پای او مالند، ایمن بود از آن که آبله از چشم او برآید و به این معنی بجای نون، قاف هم به نظر آمده است. (برهان قاطع).
به لغت رومی حنائی باشد که بر دست و پا بندند. خوردن نیم مثقال از آن قولنج را بگشاید. گویند چون طفلی را ابتدای آبله برآوردن باشد قدری بر کف پای او مالند، ایمن بود از آن که آبله از چشم او برآید و به این معنی بجای نون، قاف هم به نظر آمده است. (برهان قاطع).
یونانی تازی شده از گیاهان برناک (برناک حنا) نوشته است که این واژه در زبان مغرب الاقصی گونه ای بادام کوهی است کرکم (زعفران) برناک بستن برناک نهادن ریش آغشتن، کرکم زدن کرکمظلایی (کرکم زعفران)
یونانی تازی شده از گیاهان برناک (برناک حنا) نوشته است که این واژه در زبان مغرب الاقصی گونه ای بادام کوهی است کرکم (زعفران) برناک بستن برناک نهادن ریش آغشتن، کرکم زدن کرکمظلایی (کرکم زعفران)