- رفاغه
- فراخزیستی بهزیستی
معنی رفاغه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تن آسانی آسودگی بهزیستی
همراهی کردن دمسازی همرایی گروه راهیان (راهی مسافر)
زیست فراخ تن آسانی
بلندی آواز
پارچه ای که روی زخم بندند، مرهم
کشتیگاه میدان کشتی
پارچه ای که روی زخم و جراحت می بستند، مرهم، کمپرس، بالش
فراغت رامش آسودگی ماژ نتاس، رستی، وارستگی با این آرش ها واژه فراغه تازی در فارسی به کار می رود ولی در تازی این واژه آرش باژ گونه دارد و برابر است با: ناشکیبایی بی آرامی شوس شوسر آب مرد
آسایش
آسودگی، استراحت، ناز و نعمت
فراخزیستی بهزیستی خوشگذرانی فراخی، خوشگذرانی
فراخ شدن و آسان شدن زندگی، فراخ عیشی، تن آسانی، آسودگی، رفاهت