زن دوتا از نرمی و نازکی. (منتهی الارب) (آنندراج). زن خمیده بسبب نرمی. (از اقرب الموارد). ریک نازک نرم. (مهذب الاسماء). ج، غید. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) ، زنی که پوست بدن وی نازک و بغایت زیبا باشد، زن درازگردن. (از اقرب الموارد)
زن دوتا از نرمی و نازکی. (منتهی الارب) (آنندراج). زن خمیده بسبب نرمی. (از اقرب الموارد). ریک نازک نرم. (مهذب الاسماء). ج، غید. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) ، زنی که پوست بدن وی نازک و بغایت زیبا باشد، زن درازگردن. (از اقرب الموارد)
به لغت سریانی دانه ای است در میان گندم که آن را به شیرازی هر گویند و بعضی گویند عربی است. (برهان). دانه ای در میان گندم که به شیرازی هر گویند. (ناظم الاطباء). دانه ای است در میان گندم و آن را از گندم پاک گردانند مضر بود خوردن آن و به شیرازی آن را هر خوانند. (از اختیارات بدیعی). اراقواست. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به اراقوا و اراقو شود
به لغت سریانی دانه ای است در میان گندم که آن را به شیرازی هر گویند و بعضی گویند عربی است. (برهان). دانه ای در میان گندم که به شیرازی هر گویند. (ناظم الاطباء). دانه ای است در میان گندم و آن را از گندم پاک گردانند مضر بود خوردن آن و به شیرازی آن را هر خوانند. (از اختیارات بدیعی). اراقواست. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به اراقوا و اراقو شود
آنچه وقت پاک کردن گندم از آن برآید و آن را دور کنند. (منتهی الارب). آنچه از طعام هنگام پاک کردن دور ریزند و اصح آن رغیداء، با غین است. (از اقرب الموارد)
آنچه وقت پاک کردن گندم از آن برآید و آن را دور کنند. (منتهی الارب). آنچه از طعام هنگام پاک کردن دور ریزند و اصح آن رُغیداء، با غین است. (از اقرب الموارد)