جدول جو
جدول جو

معنی رغیداء - جستجوی لغت در جدول جو

رغیداء
(رَ)
رعیداء. (ناظم الاطباء). رعیداء است وزناً و معناً. (منتهی الارب). رجوع به رعیداء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رویداد
تصویر رویداد
آنچه رخ داده، واقعه، حادثه، پیشامد
فرهنگ فارسی عمید
(تَ لَ فْ فُ)
نرم رفتن، نرم راندن. (ناظم الاطباء). رجوع به ارواد شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
زن دوتا از نرمی و نازکی. (منتهی الارب) (آنندراج). زن خمیده بسبب نرمی. (از اقرب الموارد). ریک نازک نرم. (مهذب الاسماء). ج، غید. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) ، زنی که پوست بدن وی نازک و بغایت زیبا باشد، زن درازگردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
به لغت سریانی دانه ای است در میان گندم که آن را به شیرازی هر گویند و بعضی گویند عربی است. (برهان). دانه ای در میان گندم که به شیرازی هر گویند. (ناظم الاطباء). دانه ای است در میان گندم و آن را از گندم پاک گردانند مضر بود خوردن آن و به شیرازی آن را هر خوانند. (از اختیارات بدیعی). اراقواست. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به اراقوا و اراقو شود
لغت نامه دهخدا
(رُ عَ)
آنچه وقت پاک کردن گندم از آن برآید و آن را دور کنند. (منتهی الارب). آنچه از طعام هنگام پاک کردن دور ریزند و اصح آن رغیداء، با غین است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لغیزاء
تصویر لغیزاء
لغیزی: چیستان
فرهنگ لغت هوشیار
سریانی تازی گشته هر (گویش شیرازی) از گیاهان دانه ای است در میان گندم هر
فرهنگ لغت هوشیار
دراز گردن زن، نرم و نازک، نابرنا نابالنده، اسپ دراز، خوش اندام، بچه سوسمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربیدان
تصویر ربیدان
پا کلاغی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمدداء
تصویر رمدداء
خاکستر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
بیان کار و کردار، ماجرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویداء
تصویر سویداء
دانه سیاه، دانه دل دانه سیاه، نقطه سیاه دل حبا القلب دانه دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریراء
تصویر غریراء
گور کن از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبیداء
تصویر کبیداء
کبیداه: میانه آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویداء
تصویر سویداء
((سُ وَ یا وِ))
دانه سیاه، نقطه سیاه دل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
واقعه، حادثه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
واقعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
Event, Incident
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
événement, incident
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
이벤트 , 사건
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
イベント , 事件
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
אירוע , תַּקְרִית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
acara, insiden
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
घटना , घटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
evenement, incident
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
evento, incidente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
evento, incidente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
evento, incidente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
事件
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
wydarzenie, incydent
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
подія , інцидент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
Ereignis, Vorfall
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
событие , инцидент
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
etkinlik, olay
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی