- رعایا
- بمعنای محکومان و نگه داشته شدگان، جمع رعیت
معنی رعایا - جستجوی لغت در جدول جو
- رعایا
- رعیت ها، قوم و جماعتی که در یک سرزمین تابع یک حکومت باشند، عامه های مردم، جمعی کشاورز که در یک ملک تحت فرمان یک مالک باشند، جمع واژۀ رعیت
- رعایا ((رَ))
- جمع رعیت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیش روگیری، نگهداشتن
شکوهش پاسداشت، چریدن، چراندن، نگاهداشت، نواخت
نگاهداری، نگاهداشتن حق کسیرا، هوا خواهی و اخلاص
روایت کننده (راوی)، توضیح:) ه (در راویه برای مبالغه است
جمع رزینه، سوک ها رنج ها آک ها بد آمدها جمع رزیئه رزیه پیش آمدهای ناگوار
امری را مهم دانستن و انجام دادن آن مثلاً رعایت نظافت، در تصوف مراقبت کردن از اعمال، احوال و اوقات، نگه داری و پاسبانی از کسی یا چیزی، به امور کشور رسیدگی کردن
رزیه ها، مصیبتهای عظیم، آسیب و بلاها، جمع واژۀ رزیه
((رِ یَ))
فرهنگ فارسی معین
نگاه داشتن حق و حرمت کسی، نگه داری، پاسبانی، ملاحظه، احترام، چرانیدن گوسفندان و حیوانات گیاه خوار
Compliance, Observance
соблюдение
Einhaltung, Beachtung
дотримання
zgodność, przestrzeganie
合规 , 遵守
conformidade, observância
conformità, osservanza
cumplimiento, observancia
conformité, observance
naleving
अनुपालन , पालन
kepatuhan, ketaatan
إذعانٌ , امتثالٌ
ציות , שמירה
遵守 , 遵守
uyum, uyma
การปฏิบัติตาม , การปฏิบัติตาม
অনুসরণ , পরিপালন
تعمیل , رعایت