از مشاهیر بلاد ارمنیهالصغری است. (نزهه القلوب چ اروپا ص 264). موضعی است به ارمینیه. (منتهی الارب). جایگاهی است به ارمینیه که بحتری شاعر عرب نام آن را در این بیت خود که از قصیده ای که در مدیحۀ محمد بن یوسف سرود آورده است: و لا عز للاشراک من بعدما التقت علی السفح من علیا طرون عساکره. ، و نیز حصاری است بین بیت المقدس و رمله که آن حصار هم از فتوحات صلاح الدین ایوبی بسال 583 هجری قمری در تواریخ ثبت است. (معجم البلدان ج 6 ص 46)
از مشاهیر بلاد ارمنیهالصغری است. (نزهه القلوب چ اروپا ص 264). موضعی است به ارمینیه. (منتهی الارب). جایگاهی است به ارمینیه که بحتری شاعر عرب نام آن را در این بیت خود که از قصیده ای که در مدیحۀ محمد بن یوسف سرود آورده است: و لا عز للاشراک من بعدما التقت علی السفح من علیا طرون عساکره. ، و نیز حصاری است بین بیت المقدس و رمله که آن حصار هم از فتوحات صلاح الدین ایوبی بسال 583 هجری قمری در تواریخ ثبت است. (معجم البلدان ج 6 ص 46)
نام ناحیه ای است در کشور ایتالیا و حدود آن بشرح زیر است: از سوی شمال به ’فراره’ و از سوی جنوب به استانهای ’فلوانسا’ و ’گورلی’ و از سوی خاور به دریای آدریاتیک و از باختر به ’پولونی’ محدود است. مساحت آن 2134میلیون گز مربع میباشد مرکز راون نیز همین نام دارد. این ناحیه به سه حوزه (شهرستان) تقسیم شده که جمعاً شامل 21 بخش است. محصولات عمده آن ابریشم و حبوب مختلف و روغن زیتون و شراب و غیره میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام ناحیه ای است در کشور ایتالیا و حدود آن بشرح زیر است: از سوی شمال به ’فراره’ و از سوی جنوب به استانهای ’فلوانسا’ و ’گورلی’ و از سوی خاور به دریای آدریاتیک و از باختر به ’پولونی’ محدود است. مساحت آن 2134میلیون گز مربع میباشد مرکز راون نیز همین نام دارد. این ناحیه به سه حوزه (شهرستان) تقسیم شده که جمعاً شامل 21 بخش است. محصولات عمده آن ابریشم و حبوب مختلف و روغن زیتون و شراب و غیره میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
جمع واژۀ عاطن. (اقرب الموارد). رجوع به عاطن شود، جمع واژۀ عاطنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عاطنه شود، قوم عطون، قوم که شتران را بر ’عطن’ فرود آورند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ عاطِن. (اقرب الموارد). رجوع به عاطن شود، جَمعِ واژۀ عاطنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عاطنه شود، قوم عطون، قوم که شتران را بر ’عطن’ فرود آورند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
سیراب گردیده فروخفتن شتران در ’عطن’. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بخفتن شتر در کنار آب. (المصادر زوزنی). سیر آب خوردن شتر و بر لب آب فروخفتن. (تاج المصادر بیهقی) ، به عطن بازگشتن شتر ماده بعد خوردن آب و باز بر آب آوردن آنرا. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
سیراب گردیده فروخفتن شتران در ’عطن’. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بخفتن شتر در کنار آب. (المصادر زوزنی). سیر آب خوردن شتر و بر لب آب فروخفتن. (تاج المصادر بیهقی) ، به عطن بازگشتن شتر ماده بعد خوردن آب و باز بر آب آوردن آنرا. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
جمع واژۀ رزن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جمع واژۀ رزن، به معنی جای بلند هموار که آب ایستد بر وی. (آنندراج). رجوع به رزن شود
جَمعِ واژۀ رَزْن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ رَزْن، به معنی جای بلند هموار که آب ایستد بر وی. (آنندراج). رجوع به رَزْن شود
به معنی بزرگ و امیر، رزون بن الیداع است که از نزد هدد عزر فرار کرد و چند تن از جنگجویان را با خود همداستان نمود و در حوالی دمشق جنگ درپیوست و تخت سلطنت را متصرف گشت. وی در سراسر روزگار زندگانی خود دشمن آل اسرائیل می بود. (از قاموس کتاب مقدس)
به معنی بزرگ و امیر، رزون بن الیداع است که از نزد هدد عزر فرار کرد و چند تن از جنگجویان را با خود همداستان نمود و در حوالی دمشق جنگ درپیوست و تخت سلطنت را متصرف گشت. وی در سراسر روزگار زندگانی خود دشمن آل اسرائیل می بود. (از قاموس کتاب مقدس)
جمع واژۀ بطن. (ناظم الاطباء) (ترجمان علامۀ جرجانی ص 27). جمع واژۀ بطن. شکم ها و بطن ها. (از فرهنگ نظام). جمع واژۀ بطن، شکم. (از آنندراج) (غیاث). گرسنگی عمارت باطن کند و سیرخوردگی عمارت بطون. (ازکشف المحجوب). و بطون جوشیده زمرۀ خلایق بزمزمۀ نفرین لب گشودند. (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 678).
جَمعِ واژۀ بَطن. (ناظم الاطباء) (ترجمان علامۀ جرجانی ص 27). جَمعِ واژۀ بطن. شکم ها و بطن ها. (از فرهنگ نظام). جَمعِ واژۀ بطن، شکم. (از آنندراج) (غیاث). گرسنگی عمارت باطن کند و سیرخوردگی عمارت بطون. (ازکشف المحجوب). و بطون جوشیده زمرۀ خلایق بزمزمۀ نفرین لب گشودند. (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 678).