- رضی (پسرانه)
- راضی و خشنود
معنی رضی - جستجوی لغت در جدول جو
- رضی
- خشنود شدن، خشنود گردیدن
- رضی
- خشنود، شاد، شادمان، خوشحال، راضی، قانع
- رضی ((رَ))
- مرد خشنود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرسند
ساختمان سنگی سنگ چین
طفل شیر خواره
کوفته شکسته
کودک شیرخوار، همشیر، برادر همشیر
پندارین
خاکی، بری، زمینی، مکعب
خشنودی کسی را خواستن
چیزی که مورد پسند و خشنودی واقع شده باشد، پسندیده
تاوری فتادی، گناه کوچک بخشودنی در دین ترسایی
بایا دان منسوب به فرض: مسئله فرضی
خوش و پسندیده
تصوری، خیالی
Hypothetical
Cross, Transversely
Pathological
hipotético
patológico
крестный , поперечно
гипотетический
gekreuzt, quer
hypothetisch
pathologisch
hipotetyczny
patologiczny
перехресний , поперечно